نمایش پست تنها
  #1446  
قدیمی 02-21-2012
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

اين است
داستان آن مرد:
او كوھنوردی بود از نزديكی شھر« كيوتر »مردی سفر كرده و دنيا ديده، انسانی متھور كه در
طول حياتش مطالعات زيادی انجام داده بود. او به ھمراه گروھی از كوھنوردان انگليسی عازم« اكوادر »بود تا جايگزين يكی از راھنماھای سوئيسی كه در حين كوھنوردی بيمار شده بودگردد، نام او نونیاز بود.گروه جديد كوھنوردان راه خود را در ميان ارتفاعات
« آند »ادامه می دادند. اعضای گروه به پارسكوتوپتل »
رسيدند، جايی كه نونياز از دنيای انسان ھا محو و ناپديد گرديد. نزديك غروب
خورشيد بود، اعضای گروه ناپديد شدن نونياز را پس از مدت كوتاھی دريافته و فرياد كنان او را
می خواندند و به ھر طرف جستجو می كردند اما اثری از او نيافتند. خورشيد نيز به ھمراه نونياز
ناپديد شده بود. اعضای گروه خسته وكوفته در حاليكه از شدت سرما خون در رگ ھايشان منجمد
شده بود، در انتظر صبح روشنی بخش سرپناھی تھيه كردند اما ھيچكدام تا صبح خواب به
چشمانشان راه نيافت.
با ظھور اشعه ھای طلائی خورشيد بر پيكره سفيد و شيش های ارتفاعات، اعضای گروه جستجویدوباره خود را آغاز كردند و پس از مدت كوتاھی اثر خراشيدگی بھمن عظيمی را در جائيكه
نونياز ناپديد شده بود ديدند. او به ھمراه بھمن عظيمی از دامن هھای تند بطرف دره ای مھيب لغزيده
بوده، دره ای كه چشم توان كاوش در اعماق آن را نداشت.
كوھنوردان در لبه دره مدتی به نظاره ايستادند، درختان تنومند در اعماق آن دره ھولناك ھمچون
بوته ھای نورسته بنظر می رسيدند و آنجا كشور گم شده و افسانه ای كورھا بود.
اما اعضای گروه حتی تصوراتشان نيز از پائين آمدن از ديوار هھای عظيم و عمودی آن دره عاجز
بود. پس ھمه دوستان برای او تاسف خوردند، تاسفی از اعماق وجود، بخاطر از دست دادن نونياز
و پس از مدت كوتاھی به راه خود ادامه دادند.

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید