نمایش پست تنها
  #4381  
قدیمی 02-22-2012
Saba_Baran90 آواتار ها
Saba_Baran90 Saba_Baran90 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2011
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 902
سپاسها: : 10,211

6,252 سپاس در 1,423 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اولا سلاااااااااام!
دوما:کاربران در حال دیدن موضوع: 4 نفر (4 عضو و 0 مهمان) ‏Saba_Baran90, ‏bigbang, ‏مهدی, ‏Afsaneh- roj
بعدشم:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط GolBarg;25[INDENT
بدخواه که فعلا ندارم...باشه حواسم هست اگه کسی اذیتم کرد سریع به صبا خانوم زنگ بزنم فقط گرز فرانک خانم یادتون باشه گفته واسه عروسش هست مواظبش باشین
صبا جون متوجه این جمله یی که گفتی نشدم....
من کلا عادت دارم موقعی درس خوندن فقط حواسم به درس باشه اگه ببینم تمرکز ندارم درس رو بیخیال میشم
یعنی زمان غیر مفید ندارم
1 ساعت درس بخونم میخوام حداقل 50 مین اون کاملا مفید باشه
کی اومد ...منظورت شوهر هست؟
نه والا این چیزی که من از پسرهای این زمونه دیدم این بوده
یا دنبال دختر پولدارن که باباش وضعش خوب باشه
یا سر کار بره
یا خمیر توی دستش باشه
که من حاضرم 100 تا مسئولیت داشته باشم ولی فردیت خودمو از دست ندم
من میخوام خودم باشم
نه مینایی که یکی دیگه بخواد
همین مینایی که جدیدا فهمیدم خودخواه هم هست
ولی تلاش میکنم اگه رفتار نامناسبی دارم تغییر بدم و انعطاف پذیر بشم
خمیر بازی نمیخوام باشم که به هر شکلی طرف مقابلم میخواد باشم
[/INDENT]
گلی جون از بدخواه مدخواه غمت نباشه!
ایناها! منو ممد داریم شوخی شوخی دعوا میکنیم صدبار همدیگه رو کشتیم، پای جدیش میون باشه که دیگه...!
اون جمله که گفتم منظورم این بود که معمولا من موضوع حواس پرتی هام موقع درسیدن یه چیزیه که ارزش حواس پرتی داشته باشه، اما وقتی جدی می خونم کلا موضوع نمی خوام! حواس پرتم سرخود! حواس پرت سرخودم!
اینی هم که گفتی خودت باشی خوبه
به نظر من همینطوره
اگه قرار باشه من یکی دیگه باشم که دوسم داشته باشن هنر نیست
همچینی چیزی نیست که من از بودنش و داشتنش به خودم ببالم
چون این اصلا من نیستم! اگه کسی من من رو (انتقاد فرق میکنه) برای خود خودم بخواد چیزی که ارزش دست آویز شدن داره
در ضمن قرار نیست به قول شما کسی خمیر توی مشت کسی دیگه باشه! قراره دو نفر دنیای همو کامل کنن
اجبار به تظاهر دلسردی و بی انگیزگی و بعضا نفرت میاره
مرسی که بیان کردی
راستی من عاشق لهجه یزدی ام!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهدی نمایش پست ها
دختر عمه ایشالله هاژی سر کار نذاشته اگه گذاشته باشی با جوخه دعوا طرفه
منظورم از حسین بچه خوبی بود این بود که از دست رفت دیگه آدم مجرد که زن بگیره ............
باشه تا وسط راه بیا بقیه رو ی کاری میکنیم. بعدشم شنیدن کی بود مانند دیدن

کاربران محترم نگای پست های پسرداییم کنین کیف کنین!
می دونم منظورت از حسین بچه خوبی بود چی بود پسردایی
منم همینو گفتم! بچه به این خوبی دو دیقه ازش خبر نداشتیم کار دست خودش داد!
آنا رو هم بیارم شاید بتونم تحمل کنم مجلسو!هی....
درضمن اون جمله قرمز رو کامل شده اش رو بگو که تصمیم بگیرم به عروس داییم بگم یا نه!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهدی نمایش پست ها
محمد! محمد! کدبانو!!!!!!
"محمد فمنیست" هم وزینه!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهدی نمایش پست ها
مهبا گیان ساکن دیار آب و سنگ و آیینه از ساکن دیار آب و آفتاب سلام
امان از سر درد. من خودم فوق دکتری سردرد رو دارم و کم کم دارم فکر میکنم توموری چیزی دارم اینقدر سرم درد میگیره.
دکی بیا چقدر پشت در مطب بمونیم میریم یک دکتر دیگه ها
خدا نکنه پسردایی!
سر درد دیگه زیادی بده!
می خوای ترشی بخوری سر درد داری! رشته ات طوریه که (یا مث پسردایی کارت طوریه که) همش با کامپیوتر کار داری،نمی تونی سر درد داری، شیرینی میبینی دلت می خواد ها اما سرت درد کنه نمی تونی بخوری. نور که دیگه نگو!
در دانشکده همیشه کاملا رو به آفتابه من هر وقت از در میام بیرون اشک میاره چشمم
کم بخوابی، بد بخوابی، از خواب بپری خسته بشی اعصابت بخورده
خلاصه هی هست
اینقدر مسکن خوردیم یه نمونه از نتایجش سر آزمون ارشد همونجور که با استحضار رسید نزدیک بود کار دستمون بده!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهدی نمایش پست ها
حاجی بهتره که سرکار نباشه کسی
وگرنه یک طومار مینویسیم به کوروش و اخراجت رو می خواهیم و اعتصاب غذا میکنیم تا اخراج بشی

آنا پسردایی اعتماد به نفس که چه عرض کنم، اعتماد به خیلی چیزا می خواد درباره غذانخوردن تهدیدمون کنی ها!
هاژی جریمه اش میشه اینکه خودش اعتصاب غذا کنه تا اخراجش کنن!
من امروز ناهار دانشگاه خوردم اومدم خونه هم ساعت 4 بود کاملا گرسنه بودم مامانم غذای شیرازی درست کرده بود قوفونش بشم هی زحمت می کشه، کامل یه وعده دیگه خوردم!
تو این یه مورد منو نترسون!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهدی نمایش پست ها
عوض اینکه 2 خط بخونی به 100 تا چیز فک کنی، اول به 100 تا چیز فک کن بعد بشین درس بخون

نمیشه پسردایی
بلا تشبیه دیدی نماز می خونی هرچی سعی می کنی به چیزای دیگه فکر نکنی معمای انیشتین هم خونده باشی سر نماز جیک ثانیه ای جوابش میاد!
بعضی وقتا که لازمه به چیزی فکر نکنی خودش میاد!
من که یه ضرب درس بخوم پنچر میشم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهدی نمایش پست ها
جایزه یکدستگاه نیسان آبی
محمد رو هم زن بدیم دختر عمه
آنا سردرد میگرنی خیلی بده
دختر عمه ندا کیه
جوخه دعوا هم قیامته

دختر عمه هم به حرف افسانه خانوم توجه کن این پایین نقل قول کردم
جوخه دعوا هستش ناراحت نباش

به زور دستم رو کیبورد میره سرم درد میکنه چشمم هم می سوزه اما دستون دارم وظیفه مه! این از سر درد!
ندا دوست مشترک من و میناس!
در مورد ممد شما پشت من باشی من غم ندارم!
ممد به حرف شما گوش می ده!
من یکی انتخاب می کنم به شما میگم شما خودت براش آستین بالا بزن یهو کلا کچلش کنیم بره پی کارش!
در مورد اون رفتار هم اون لحظه ناراحت بودم اما من بعدش برای ادامه ناراحتیم به این فکر می کنم که اون آدم خودش چقدر برام مهمه که در این مورد دیدم اصلا!
خوف خوفم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bigbang نمایش پست ها

وقتی این شرایط پیش میاد البته این نظر منه آدم باید کار خودشو بکنه زیاد هم به حرف فامیل و آشنا توجه نکنه .
در مورد ازدواج حق با شماست آخه اگه این 3 مورد نباشه نمی صرفه
!
فقط خدا مهمه و خونواده و خودتون دو تا!
اینو گفتم که از فامیل کارت به کار کسی غیر از من و پسرداییم نباشه بلدیم برات انتخاب کنیم!
پسردایی دقت داشته باش یکی پیدا کنیم که هیچ کدوم از این سه ویژگی رو نداشته باشه!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj نمایش پست ها
سلام به تمامی دوستان ...
آقا محمد این صدای جیغ شما بود ؟ از دیشب تا حالا صداش تو گوشم پیچیده .. من همین جاها هستم .. فقط دخترم دیشب حالش خوب نبود نتونستم بیام ...
حالا خدا رو شکر دوستان دیگه هستن ماشاالله این همه پست می زارن
شهین خانوم خوش اومدی
افسانه خانوم اولا که مرسی
آرومم الان بعضی ها رو کاریشون نمیشه کرد!
خدا بد نده!دخمل گلتون الآن چطوره؟
خوبه که ایشالا؟
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still
پاسخ با نقل قول
5 کاربر زیر از Saba_Baran90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید