نمایش پست تنها
  #4583  
قدیمی 02-29-2012
Saba_Baran90 آواتار ها
Saba_Baran90 Saba_Baran90 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2011
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 902
سپاسها: : 10,211

6,252 سپاس در 1,423 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اولا که اون مهمان من بودم چون خواستم ببینم من نیستم چیکار می کنی برا دعوا!
دوما که این نسیم بوق، وقتی هست یه دردسره وقتی نیست یکی دیگه!
چقدر هم روت تأثیر داره!
همه چی به بودن یا نبودن اون بستگی داره!
همینه دنیای من! من همیشه پطروسم تو این مثلث ها! لو دادم رفت!
ممد قشنگ درک می کنم الآن چشمای شهلایی یعنی چی!
آنا من دوس دارم برگردم ساعت تقریبا یه ربع به 12 ظهر دیروز!
راستی حسین تو احیانا همکار پسردایی من نیستی؟ چقدر تریپ تاپیک هایی که می زنین مثل همه!
******************************
آنا به کسی نگین ها! آریانا اومده!
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still

ویرایش توسط Saba_Baran90 : 02-29-2012 در ساعت 02:03 PM
پاسخ با نقل قول
6 کاربر زیر از Saba_Baran90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید