اه ... اه اي خانه ي ويران من تا ابد جا مانده اي در ياد من
قامتم خم ميشود بر خاك تو مي زنم بوسه به روي پاك تو
من تو را اباد ميسازم وطن من برايت ميدهم اين جان و تن
من برايت قصه مي گويم ز ايران كهن از زنان و مردماني خوش سخن
روزگاري خاك ما آباد بود از همه نيرنگ ها آزاد بود
روزگاري راستي در دين ما جشن و شادي و سرور ، آيين ما
هم وطن بيدار شو ، بيدار شو در تن ايران فروشان خار شو
مشت باش و بكوبش بر دهان بر دهان خائنان اين زمان
روزگاري را ز ديرين ياد كن بر فراز قله ها فرياد كن :
من تو را آباد ميسازم وطن من برايت ميدهم اين جان و تن ..
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|