خیلی داغونم می نویسم شاید سبک بشم، شاید.. دردی که درددل هم نداره! ای کاش .. گفتن نداره وگرنه می گفتم حداقل اینجارو دارم، خیلی ها اینجارم ندارن خدایا اگه آزمونه، رد یا قبول کارناممو میخوام دیگه.. اگرم نیست، پس چیه؟!!! به مامانم زنگ زدم، مهمون داشت و خوشحال بود نتونستم با حرفام شادیشو به هم بریزم، فقط احوال پرسی کردم و قطع کردم.. صبر، صبر، صبر.. دیگه از بر شدم پویان رفته خونه پدر بزرگش، وجودش آرام بخشه برام، مسکن تموم دردهامه، پس کی میای فرشته کوچولوی من... تا برسی...