نقل قول:
نوشته اصلی توسط حسین
قبل از خروج
کاربران حاضر در انجمن: 781 (تعداد 1 عضو و 780 مهمان) بیشترین کاربران آنلاین در انجمنها 1,094 نفر در تاریخ 11-16-2011 و در ساعت 12:51 PM بوده است
حسین |
علی یارت حسین جون!
منم بودم خب!
بعد رفتم آشپزخونه تکونی که باعث شد یاد یه نکته ای بیفتم:
من که اونطور که مامانم اینا به نتیجه رسیدن، عاشق هستم ، در شرف جنون هم هستم (از الآن شروع شده پذیرایی از مهمون ها که برسه، کامل هم میشه به حول و قوه الهی!)، اما هنوز مجردم!
اصلا عادلانه نیست!
پسردایی مامانم اینا به شما نگفتن کیه؟
خاله های گلم شما چی؟
بابا دارم از فضولی می ترکم!
چه معنی داره!
مثلا من عاشق شدم ها هیشکی به خودم نمیگه من عاشق کی شدم!
گناه دارم من!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رزیتا
صبا جون اون که بلــــــــــه
ولی گلم معمولا این اشتباهات اوایل عاشقیه ننه 
همین حسین خودمون ببین نسیم چی به سرش آورده 
میخواد بیاد پی سی یهو می بینه تو آبادانه 
صد بار رفته جنوب عینک ریبن بیاره  دست خالی برگشته "قابل توجه هاژی" |
خاله ماشالا خوشگل توضیح می دی ها!
یعنی حسین اول عاشقیشه!
امکان نداره خاله!
شما مثل اینکه یادت رفته حسین متولد 1971 بود ها!
دل منو که شکست! آخرش نفهمیدیم با نسیم چیکار کرد!
این اصلا مشممموک می زنه! معلوم نیست رفته آبادان چکار!
فکر نکنم نسیم هم دیگه خیلی براش مهم باشه!
واقعا که حسین!
واقعا که!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رزیتا
من؟!
چطور مگه ننه؟
اعتیاد به من بیشتر نمیاد خاله؟
معتاد پی سی |
نه خاله جون! اختیار داری!
این اعتیاد نیست! شماها نباشین کی باشه پس اینجا؟
بعدشم، به هر آدم متأهلی عاشقی بیشتر میاد! (یعنی حداقل این حالت ایده آلشه!)
دیدی بزرگ شدم خاله؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رزیتا
په نه په پسر دایی منه |
نه فکر نکنم!
جور در نمیاد!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط حسین
یه نکته انحرافی داره که نمیشه کامل توضیح داد ولی به نظر من متن گویا هست .
|
ایییییییییینقد باهات قهههههررررررررم! : 20:
پست انحرافی می ذاری حالا؟
خاله رزی کجایی؟
من چون نفهمیدم باهات قهرم!
آخه چیزی که دیدی خودت دیدی من فضول از کجا بدونم چی بوده!
ااااااااااااااااااااااااهههههه هههههه!
****************************************************
پست ممد رو الآن دیدم:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bigbang
حسین جان شناور باش بذار اوضاع همونطوری که باید پیش بره سعی نکن با چیزی مقابله کنی ! گاهی اوقات باید بشینی و تماشا کنی !
چاره ی دیگه ای نیست ...........!
|
ممد جون با تو هم قهرم!
هرچند یه حدس هایی زدم ولی دوووووووووسسسسسسس دارم قهر کنم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bigbang
امسال عید هم هیچ جا نمیریم
آخه قراره یک کوچولو به دنیا بیاد خواهر زاده ام هست و پسره !گاهی اوقات اصلاً این موضوع یادم میره ! |
ووااااااااااااااااای مباااااااااااااااااارک باشه!
 
ممد بخدا دلم می خواد بپرم هوا!
دیگه باید بهت بگیم دایی ممد!
من نمی دونم چرا می شنوم یکی داره خونوداش بزرگتر میشه اینقدر ذوق می کنم!
داییم وقتی زنگید گفت قراره یه دخمل خوشگل هم به خونوادشون اضافه شه، چنان جییییغی کشیدم از خوشحالی که با خودم بعدش خجالت کشیدم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bigbang
به میبینم که صبا خانوم هم اومده ! من پروژه دارم ؟ درس مرس نداری شما
من ترم آخرم >؟ بابا شمات که همین ترم فارغ از تحصیل میشی ما که هنوز یک ترم دیگه مونده تا فارغ التحصیل بشیم !
ناسلامتی شما خانوم مهندس میخواین بشین !
|
آنا ممد دنیا دو روزه
جوون مرگش نباشه
بعدشم داشتیدم آشپرخونه می تکونیدم!
خواهر بزرگ نداشته باشی اینطوره دیگه!
بعدشم خدا بزرگه!
درست میشه ایشالا!
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still
ویرایش توسط Saba_Baran90 : 03-13-2012 در ساعت 09:09 PM
|