[مهدی]

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

اولا سلام
دوما:کاربران در حال دیدن موضوع: 5 نفر (3 عضو و 2 مهمان) ‏Saba_Baran90, ‏مهدی, ‏SHeRvin
آنا آقا شروین داداش چرا اینجایی اما پست هات اینجا نیست؟

ایول پسردایی!
من تا پست قبلی رو همزمان با جوابیدن به اسمس های پر مهر دوستان بتایپم، شما پستتو زدی!
الآن دارم می ترکم! به معنای واقعی پر بغضم!
راستی شیطونه الآن چطور مطوره؟ کجاس؟بیکار که نیست ایشالا!

سلام دختر عمه گرامی
حالتان خوبه
شروین جان افتخار نمیده


زیاد حرص نخور چون چیزی درست نمیشه تصمیمی بگیر که اینجور موارد کمتر پیش بیاد

شیطونه هم خوبه دوباره تو یکی از درسها ردش کردم این یاد نمیگیره

نوشته اصلی توسط ترنم

سلام
سلام
اااااا این همه شایعه اخر سال نودی از کجا اومد
انا منم به جای گندم جو خیس کردم
کره اجی صبا بی خیال انقد حرص نخور

سلام بانوی لب تاپ دار اصل
اینا شایعه نیستند
من نه گندم خیس کردم نه جو یک روز قبل از عید یک عدد خورشت خوری (داخلش گود هستش) بر میدارید به یکی از میادینی که تازه شهرداری چمن کاشته می روید بشقاب رو روی چمن گذاشته با چاقو دورش رو می برید بعد با نوک چاقو از یک کناره به آرامی بلند کرده داخل ظرف گذاشته به خانه رفته و تزئینش کنید
دخترعمه حرف ترنم خانوم رو گوش کن - این ترنم اصلی هستش

نوشته اصلی توسط hmdf

باسلام به همه چطورین..........

علیک سلام اچ ام دی اف
خوش آمدی
ما خوبیم ملالی نیست جز .......
شما چطورین؟

نوشته اصلی توسط مهبا

سلام بر همگی
خوبین دوستان گل و مهربانم ؟ دلم براتون خیلی
خیلی تنگ شده بود
آقا مهدی از شما هم ممنونم مثل همیشه با همه
مهربان هستین و هوای همه رو دارین

سلام مهبا خانوم
خیلی خوشحالیم اینجا میبینیمتون
با اجازه یک جواب طنز به پست شما بدم

من نمیدونم چرا یکذره هم دلم برا هیچکی تنگ نمیشه
شما لطف دارید مهبا خانوم ولی من هوای کسی رو ندارم اگه هواشون رو بگیرم بنده خداها خفه میشن

امیدوارم خندیده باشید اگر هم نه تا دلت میخاد بد و باراه بگو

نوشته اصلی توسط ترنم

hmdf خوش آمدی
خوابم نبرد اومدم اینجا

خواستم بنویسم مگه پی سی دیازپامه که خوابت نبرد اومدی اینجا خوابت ببره گفتم شاید ناراحت بشید ننوشتم

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

دیدین کرمانشاه دوباره شد گردوخاک!
دارم خفه میشم در حال حاضر!
خوبه تو خونه نشستم!
برم یکم بخوابم، دوباره میام!

دخترعمه اینجا که وحشتناک تر بود دیروز من قفسه سینه ام بشدت درد گرفته بود و برا نیم ساعت بزور حرکت میکردم. بعد خبر دار شدم برا چند تا از آشنایان هم اینجوری شده بود

نگفتم اینجا دیازپامه برو بخواب . گنجیشک لالا .... گل آفتاب گرون لالا ...

نوشته اصلی توسط رزیتا

سلام به همه گلهای بهشتی
لنگه جان در چه حالی؟
دوره تخصص رو ببین خواهر شدیدا به بخش جراجی نیاز داریم
آریانا بدجوری بعد از زیارت گرفتار شده
آقا مهدی این کلمه قرمز چیه؟ شما که مجرد نیستی بگیم مبارک عاشق شده ولی اگه نمی شناختیمت دور از جون میگفتیم مبارک معتاد شده


صبا بیا که پسر عمه حالش خوب نیست
جداً این چی میتونه باشه؟!! همکلاس؟ نه بابا شما سنت به شیطون نمیخوره
همکلاه؟!! اینو شاید

شوخی بید میزاریم به پای بی حسی اقواممون




مجنون شدن بعضی از متأهل ها چی؟
مگه چیه؟!!
جنون که همش از عشق و عاشقی نیست
شاید خدای نکرده زبونم لال موقع خونه تکونی ضربه ای چیزی هم به ملاج متأهل ها بخوره



آماده باشید، بهار 91 پیش به سوی شیراز

سلام مهبای عزیز و گلم
خیلی خیلی خوش اومدی
خوشحالم که کنارمون هستی
چقدر قشنگ و بجا همه رو یادت هست و از همه اسم میبری
پویان دست بوسه
عکس دامادیش؟ ممنون مهبا جون، ولی دیگه اون موقع من نیستم ننه یا عمر

سلام خاله
خوبی
آقا پویان چطوره . این عکس رو هر وقت میبینم انرژی میگیرم
گلهای بهشتی خوبند فقط باغبونشون نیستش دو روز سه روز یکبار به هشون سر میزنه بعدشم حرف هم نمیزنه افسرده شدن

خاله دخترعمه چیزیش نیست کمی خسته است من تو جریانم

لنگت رفته دوره ببینه ! اونم جراحی! بعدشم برا تست بچه های اینجا هشتند دیگه

آریانا هم عجب زیارتی رفت واقعا.
پارسال دسته جمعی ....

خاله من یاد خسلس می افتم
اشتباه تایپی بود

نه خاله من ناراحط شدم شما از من قلت املایی گرفطید
شثخیت منو تو جمع له و لبرده کردید من چتور سرم رو بالا بگیرم من میرم خودمو اعدامی کنم وای خدای من من چتور دیگه ضندگی کنم


مجنون شدن متاهل ها هم هست خواستیم سوپرایز کنیم که نشد

بازم چون بچه حرف گوش کنی هستم چشم خاله می ریم شیراز فقط برا من یک خروش قندی میخری خالـــــــــه

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

]

ای وای خاله رزی شما که متأهلی! شما چرا؟
پسردایی که متأهله باید همیشه همیشه عاشق باشه و باشن ایشالا هر دو!
متنها این هنوز از اثرات همون خونه تکونی اس!
شایدم پسردایی چون همکلاس یا به قول خودش همکلا شیطونه بوده املاش بد بوده!
ما ها تو فامیلمون هممون بچه های ساکتی هستیم سرکلاس! البته از بعد اینکه شیطونه رفوزه شد ما نشدیم!
من که ساکت تر از خودم فقط خودمه!
*****************************
دامادی پویان که هممون دعوتیم شما هم باید باشی!

همینه که هست!

بازم دختر دایی هوامو داشت
منم تو پست قبلی هواتو داشتم فامیا به همین درد میخوره دیگه

در ساکنت بودنت که شکی نیست من هم شهادت میدم

دامادی پویان ما هم دعوتیم؟

نوشته اصلی توسط رزیتا

این از پست قبلی جا مونده بود
پسر دایی املاش بیست بیسته

نه خاله جون
بعضیا شیطونم درس میدن

خاله املام بیصت بیثته

شیطون شاگرد خوبی بود فقط تو یک درس رد شده

نوشته اصلی توسط حسین

میدونید چی شده ؟ نمیدونید که چی شده !

نه میدونیم چی شده نه خبر داریم
پس خودت با زبان خوش اعتراف کن وگرنه جوخه دعوا و جوخه اعدام رو دوباره احیا میکنیم

نوشته اصلی توسط bigbang

حسین جان شناور باش بذار اوضاع همونطوری که باید پیش بره سعی نکن با چیزی مقابله کنی ! گاهی اوقات باید بشینی و تماشا کنی !
چاره ی دیگه ای نیست ...........!
سلام بر دوستان خوبم
-----------------------------------------------------------------
امشب یکم تمرین اینتر زدن هم میکنم !
-------------------------------------------------------------------------

حسین شنا بلد نیست شناور باشه محمد جان
سلام محمد جان
مبارک باشه
مبارک باشه از این به بعد بهت باید بگیم دایی محمد
تمرین خط چین زدن بود این تا اینتر
دایی محمد این حاشیه دادن رو هم رعایت کنی بهترین دایی دنیایی
دایی محمد گیر نده به دخترعمه یهویی میزند بشد اونوقت کاری از دست من هم بر نمیادا

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

پسردایی مامانم اینا به شما نگفتن کیه؟

‏

به من که چیزی نگفتند


ثبت تاریخ
کاربران در حال دیدن موضوع: 5 نفر (1 عضو و 4 مهمان)‏مهدی