نقل قول: نوشته اصلی توسط رزیتا سلام افسانه جون سفره زیبایی هستش فقط من از فکر این ماهیها بیرون نمیام حدود 20 روز به سلامتی در سفر هستین "بگو به تو چه آخه" فکری براشون کردین آنا؟ اول سلام .... بعدش ممنون از نظرت درباره ی سفره . .البته برادر همسرم گفتن این جریان سین ها شین بوده نه سین ؟ ( شما هم شنیدید . من قبلا هم شنیده بودم ) ولی اسلام سین ش کرده الان هم زرتشتی ها شین می چینن .. ماهی ها هم آره هر سال با خودمون می بریمشون مسافرت . بعدش هم توی دریاچه ای رودخونه ای آزادشون می کنیم .. نقل قول: نوشته اصلی توسط shokofe سلام به همه دوستان خوبم ایشالا خوب و خوش باشین دلم براتون تنگیده بود اساسی همه پست ها رو بالاخره خوندم سفره ی افسانه جون بسیار زیبا است از همه مهمتر این که چقدر زود چیده شد معلومه با سلیقه ای خانم من که همچنان در حال دویدن هستم حرف ماهی شد من اصلا" دوست ندارم ماهی بگیریم و بزاریم سر سفره و شدیدا مخالفم ولی خوب هر کسی نظری داره و نظرش هم مورد احترام و بچه ها هم خیلی دوست دارن ما از اول اسفند با پارسا سر ماهی بحث داریم و این پروسه هر سال تکرار میشه و البته اگه گفتین پیروز کیه؟؟؟؟؟؟؟ همچنان مثل همیشه دوستون دارم شکوفه خانم شما هم لطف دارید سلیقه ی من که به پای سلیقه ی دوستان که نمی رسه .. شرمنده می کنید سفره رو به خاطر این زود چیدم که داریم میریم مسافرت .. خواستم قبل از رفتن یه حال و هوایی عوض کرده باشم و خلاصه دیروز چه جوی داشت خونه که نگو .. بچه ها خیلی خوششون اومده بود و کلی ذوق کرده بودن .. تازه شم از عموشون کلی عیدی گرفتن ( آیکون شیطنت بی حد ) می گفتن ریال نمی خوایم از این پول ها تو ایران زیاده . یا یورو بده یا سکه ( وای کتایون نبودی ببینی پیمان چه شکلی شده بود ) ماهی ها رو نگفتم ...... ماهی ها رو بچه ها راه میرن و ماهی می خوان . خودم دوست ندارم ولی. باباشون میگه دوست دارن براشون بخر . بعد اون موقعه س که می شه دور دور بچه ها نقل قول: نوشته اصلی توسط رزیتا بازم سلام سر پست قبلی کلی فکر کردم چی میخواستم بنویسم، یادم نیومد که نیومد اما الان یادم اومده افسانه جون پگاه هم گفت که این عکس انجیره "کمپوت انجیر" ولی من میگم غوره س نه رزیتا جون نه انجیره نه غوره .. این فکر کنم تابستون فصل این ( میوه نیست .. هست ؟) باشه .. به هر حال عصری میام هم می گم چی بود و هم خدا حافظی میکنم . نقل قول: نوشته اصلی توسط shokofe من که هر چی فکر کردم نفهمیدم چیه ولی تو آب خیس خورده بود شاید ازین سبزی کوچولوها باشه شایدم زیتون خیس خورده باشه البته ی چیز دیگه هم در مورد عکس میخوام بنویسم هر وقت گفتی چیه مینویسم (وای لنگه جان منم میخواستم تو پست قبلیم درباره عکس نظر بدم یادم رفت واقعا" عجب تفاهمی) شکوفه خانم کم پیدایی ؟ چشم ما روشن خانم .. ایشالله که کارات تموم شدن . نه زیتون هم نیست .. شاید دوربین رو zoomکردم کمی به اشتباه افتادید . دیروز عموی بچه ها. گفت عجیب هوسش رو کرده از تو فریزر در آوردم دادم با بچه ها خوردن .. جاتون خالی
سلام افسانه جون سفره زیبایی هستش فقط من از فکر این ماهیها بیرون نمیام حدود 20 روز به سلامتی در سفر هستین "بگو به تو چه آخه" فکری براشون کردین آنا؟
سلام به همه دوستان خوبم ایشالا خوب و خوش باشین دلم براتون تنگیده بود اساسی همه پست ها رو بالاخره خوندم سفره ی افسانه جون بسیار زیبا است از همه مهمتر این که چقدر زود چیده شد معلومه با سلیقه ای خانم من که همچنان در حال دویدن هستم حرف ماهی شد من اصلا" دوست ندارم ماهی بگیریم و بزاریم سر سفره و شدیدا مخالفم ولی خوب هر کسی نظری داره و نظرش هم مورد احترام و بچه ها هم خیلی دوست دارن ما از اول اسفند با پارسا سر ماهی بحث داریم و این پروسه هر سال تکرار میشه و البته اگه گفتین پیروز کیه؟؟؟؟؟؟؟ همچنان مثل همیشه دوستون دارم
بازم سلام سر پست قبلی کلی فکر کردم چی میخواستم بنویسم، یادم نیومد که نیومد اما الان یادم اومده افسانه جون پگاه هم گفت که این عکس انجیره "کمپوت انجیر" ولی من میگم غوره س
نه رزیتا جون نه انجیره نه غوره .. این فکر کنم تابستون فصل این ( میوه نیست .. هست ؟) باشه .. به هر حال عصری میام هم می گم چی بود و هم خدا حافظی میکنم .
من که هر چی فکر کردم نفهمیدم چیه ولی تو آب خیس خورده بود شاید ازین سبزی کوچولوها باشه شایدم زیتون خیس خورده باشه البته ی چیز دیگه هم در مورد عکس میخوام بنویسم هر وقت گفتی چیه مینویسم (وای لنگه جان منم میخواستم تو پست قبلیم درباره عکس نظر بدم یادم رفت واقعا" عجب تفاهمی)