كسي به جز خودم مسئول سقوطم نيست؛ بزرگترين دشمني كه باعث به وجود آمدن سرنوشتي غم انگيز و اندوهبار برايم شده تنها خودم هستم.
تعهد، خصلتي شخصي است كه به ما امكان مي دهد به هدفهاي خود دست پيدا كنيم. احساسات انسان پيوسته در نوسان است، اما تعهد بايد موضوعي ثابت و پابرجا باشد.
تعهد اغلب در دل مشكلات كشف مي شود.
دست و پنجه نرم كردن با مشكلات بر عزم راسخ اشخاص مي افزايد.
هر چه بيشتر تلاش كنيد، تسليم شدن و دست كشيدن دشوارتر مي شود.
ما مخلوق استدلال و دليل و برهان نيستيم، بلكه مخلوق احساسات هستيم. عقل و منطق ما همچون قايقي كوچك در درياي عميق و متلاطم احساسات به اين طرف و آن طرف مي رود.
خستگي، خود عامل توليد كننده نگراني است و يا دست كم فرد را براي نگران شدن آماده مي كند.
آنجا كه استراحت كامل حكمراني مي كند ديگر جايي براي نفوذ نيروهاي مهاجم و كنشهاي عصبي وجود ندارد.
قسمت اعظم خستگي هاي ما ناشي از افكار ما است و هرگز خستگي كه صرفاً به جسم مربوط مي شود وجود ندارد و بسيار نادر است. در حقيقت، خستگي از نحوه فكر و احساسات ما شروع مي شود و به سرعت تكثير مي يابد.
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|