
03-27-2012
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
افزایش اسید اوریك خون موجب درد مفاصل می شود
یك متخصص طب فیزیكی:
افزایش اسید اوریك خون موجب درد مفاصل می شود
تهران - یك متخصص طب فیزیكی و توانبخشی گفت : بالارفتن میزان اسید اوریك در خون ، نوعی از كریستالهای سخت را در مفاصل ایجاد می كند كه باعث درد پا و مفاصل می شود.
دكتر 'بیژن فروغ ' روز یكشنبه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا افزود : افزایش اسید اوریك خون بیماری نقرس را در انسان موجب می شود كه این بیماری با یك درد ناگهانی، قرمزی، تورم و خشكی در مفاصل انگشت پا، مچ پا و یا زانو بروز می كند .
وی خاطرنشان كرد : حملات نقرس ممكن است روزها و یا هفتهها طول بكشد ولی می توان با استفاده از داروهای ضدالتهاب یا داروهای كاهشدهنده میزان اسید اوریك خون را پایین آورد .
همچنین استفاده از یك رژیم غذایی مناسب در بهبود درد پا و مفاصل در افرادی كه دچار این بیماری هستند، بسیار موثر است.
وی در مورد به خوابرفتگی و گز گز پاها خاطر نشان كرد : به خواب رفتگی و احساس سوزش و خارشی ناخوشایند غالبا در دست و پا ایجاد میشود.در صورتی كه این خواب رفتگی و احساس سوزش كوتاه مدت و گذرا باشد دلیل آن حالت نشستن، تكیه كردن یا خوابیدن روی عضو است زیرا فشار مداوم برروی اعصاب اعضای بدن موجب اختلال در جریان خون می شود و این اختلال حالت گزگز و یا خواب رفتگی را ایجاد می كند.
به گفته وی در این موارد با تغییر حالت دادن و خارج كردن عضو خواب رفته از حالت فشرده، معمولا حالت به خواب رفتگی از بین می رود اما گاهی نیز خوابرفتگی بر اثر آسیبدیدگی عصب یا اختلالات خاصی در سیستم عصبی ایجاد میشود.
فروغ اظهار داشت : افرادی كه بهمدتهای طولانی دچار خوابرفتگی اعضای بدن میشوند باید به پزشك مراجعه كنند زیرا در این مورد نیاز به بررسی بیشتر و انجام آزمایش است .
وی خاطرنشان كرد : یكی از مهمترین علائم بیماری دیابت گزگز پا و دست است زیرا در این بیماری به دلیل افزایش قند و بروز علائم نوروپاتی اعصاب محیطی و همچنین افزایش چربی و كلسترول در محل دست و پا گز گز به وجود می آید.
این متخصص طب فیزیكی در عین حال گفت : درد پا در میان زنان شایع تر از مردان است كه این درد در بیشتر اوقات ناشی از نامناسب بودن كفش زنان است.زیرا استفاده از كفش های تنگ و نوك تیز موجب درد پا می شود .
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|