سلام
اقا مهدی اون دعا برای دشمنام کردی
دست گلت درد نکنه
________________________________
دیشب خواستم این مطلب و بنویسم
فراموشم شد
دیشب حول و حوش ساعتای ده و نیم حالم یه کم گرفته بود البته از یه چیزی
رفتم تو حیاط چشمم افتاد به اسمون دیدمدقیقا نصفش ابریه نصفش صاف
تو اون نصفه هوای صاف ماه اونجا بود
شروع کردم با خدا حرف زدن چندتا درگوشی بهش گفتم
که یه چیز خیلی خواصم با تاکید چندبار بهش گفتم
وای بچه ها نمیدونین خــــــــــــدا دقیقا ساعت یک بامداد دقیقا اون چیزیو که خواستم بهم داد البته یکی از دوستام بهم خبر داد
این شکلی شده بودم

حیف همه خواب بودان اما دوست داشتم اینجوری از خدا تشکر کنم
خـــــــــــــــــــــــــــــ ـ

ــــــــــــــــــــــــ ــــدا متشکرم
انشاالله همه به چیزایی که میخوان برسن
امین