
04-04-2012
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
یك روانپزشك : عوامل ژنتیكی در بروز آلزایمر نقش دارند
یك روانپزشك : عوامل ژنتیكی در بروز آلزایمر نقش دارند
تهران - یك روانپزشك گفت : عوامل ژنتیكی در بروز بیماری آلزایمر نقش دارند چنانچه 40 درصد بیماران آلزایمری اعلام می كنند كه پیش از این بستگان آنها به این بیماری دچار شدند.
دكتر 'محمد والی پور' روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا افزود : آلزایمر یك بیماری پیشرونده است و از انواع بیماری های زوال عقل محسوب می شود . از دیگر بیماری ها زوال عقل می توان به پاركینسون اشاره كرد . در این زمینه باید گفت بیماری هایی همچون ایدز ،بیماریهای عروقی مغز، مصرف مواد مخدر و یا وارد شدن ضربه به سر در بروز بیماری های زوال عقل موثرهستند.
وی یادآور شد : آلزایمر از جمله شایع ترین بیماری های زوال عقل است . در این بیماری هوش ، حافظه و یادگیری، قدرت حل مسایل، جهت یابی، ادراك و تمركز، قضاوت اجتماعی و شخصیت فرد دچار آسیب می شود .
والی پور خاطرنشان كرد : جنس( مونث بودن ) ، ژنتیك و داشتن بستگان درجه یك مبتلا به آلزایمر ، سابقه ضربه به سر و بیماری سندرم داون در بروز بیماری آلزایمرموثراست و بعضی كروموزومها از جمله كروموزوم 1 ، 14، 21 و ژن 4E در پیدایش آلزایمر دخالت دارند.
این روانپزشك افزود : پسرفت هوشی ، فراموشكاری، دلیل تراشی، نظم افراطی، كنارهگیری از اجتماع و شرح رخدادها با جزییات دقیق از عوامل مشخص كننده بیماری های زوال عقل است .
علاوه بر این داشتن لحن گزنده ، بروز خشم ناگهانی ، شوخیهای احمقانه، بیثباتی هیجانی ، ظاهری نامرتب، منگی و كم حافظه شدن از دیگر نشانه های زوال عقل است .
به گفته این روانپزشك آلزایمر به دو صورت زود رس (سن زیر 65 سالگی) و دیررس (سن بالای 65 سال) بروز میكند. میانگین طول عمر بیمار پس از شروع بیماری آلزایمر 8 سال است و پیشرفت این بیماری در صورت وجود سابقه خانوادگی و یا در نوع زودرس سریعتر است .
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|