
04-16-2012
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دستمزد مبنای كسر حق بیمه در سال 91 اعلام شد
مدیركل تامین اجتماعی كرمانشاه:
دستمزد مبنای كسر حق بیمه در سال 91 اعلام شد
كرمانشاه - مدیركل تامین اجتماعی استان كرمانشاه، حداقل دستمزد روزانه مبنای وصول حق بیمه، بیمه شدگان مشمول قانون تامین اجتماعی ( به استثنای رانندگان حمل و نقل عمومی بین شهری و فعالیتهای دارای دستمزد مقطوع) را 129 هزار و 900 ریال اعلام كرد.
به گزارش ایرنا، روابط عمومی اداره كل تامین اجتماعی استان كرمانشاه روز شنبه به نقل از حمیدرضا پاكدامن افزود: سایر سطوح دستمزدی براساس آخرین دستمزد روزانه سال 90 معادل هفت درصد به علاوه رقم ثابت 12 هزار و 93 ریال افزایش می یابد و همچنین پرداخت حق بیمه آن گروه از بیمه شدگان اختیاری كه مبنای پرداخت حق بیمه آنان در سال 90 از رقم روزانه 110 هزار و 100 ریال بیشتر است همانند سایر سطوح دستمزدی افزایش یافته مشروط بر اینكه از حداقل دستمزد روزانه به مبلغ 129 هزار و 900 ریال كمتر نباشد.
وی تصریح كرد: همه پرداختی های آن دسته از بیكاران كه تاریخ بیكاری آنان از اول فروردین سال 91 به بعد می باشد با رعایت حداقل دستمزد سالجاری خواهد بود.
مدیركل تامین اجتماعی استان در ادامه اظهار داشت: دستمزد مقطوع روزانه رانندگان مشمول قانون بیمه اجتماعی رانندگان حمل و نقل بار و مسافر بین شهری بابت رانندگان مینی بوس و سواری معادل 142 هزار و 900 ریال، سایر رانندگان 168 هزار و 900 ریال و رانندگان تاكسی، وانت بار و مینی بوس درون شهری 129 هزار و 900 ریال تعیین می شود.
پاكدامن همچنین نحوه محاسبه حق بیمه سهم كارفرمایی واحدهای مسكونی را به ازاء هر متر مربع زیربنا براساس حاصلضرب ضریب حق بیمه در حداقل دستمزد ماهیانه مصوب شورای عالی كار در سال 91 اعلام كرد و گفت: حق بیمه سهم بیمه شدگان كارگران ساختمانی نیز بر مبنای هفت درصد حداقل دستمزد روزانه به مبلغ 129 هزار و 900 ریال در سال 91 محاسبه و وصول خواهد شد.
وی خاطرنشان كرد: حداكثر دستمزد روزانه مشمول كسر حق بیمه در سالجاری هفت برابر حداقل دستمزد روزانه 909 هزار و 300ریال تعیین می شود و رعایت موضوع در ماههای 30 و 31 روزه الزامی است.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|