نمایش پست تنها
  #583  
قدیمی 04-25-2012
soltane eshg آواتار ها
soltane eshg soltane eshg آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Apr 2012
نوشته ها: 64
سپاسها: : 113

279 سپاس در 90 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ابری شدم و گریه سرازیر می شود
توفان به پا کنیم غزل ! دیرمی شود
باور نمی کنم که صمیمی ترین صدا
قربانی خیانت و تزویر می شود
این دستهای سبز بهار آورشماست
دارد به سمت سینه من تیر می شود؟!
هر چند آن حریق عطشناک در گلو
اینجا اسیر وحشت زنجیر می شود
هر چند در هجوم نفس گیر واژه ها
دارد دلم غزل به غزل پیر می شود
غمگین مباش ای دل آتش تبار من
غمگین مباش،شعله فراگیر می شود
زخمی عمیق مانده به جا، روی شانه ام
زخمی که با نگاه تو تطهیر می شود
کوران شعر و درد.......دگر چاره نیست آه
توفان بپا کنیم غزل ! دیر می شود.................
پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از soltane eshg سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید