سلام و عصر بخیر بر دوستان نقل قول: نوشته اصلی توسط رزیتا سلام به همه خوبان سردردم کم شده ولی از بین نرفته "شاید تومور مموری "فلش مموری نه ها" داشته باشم سلام خواهر جان.... تسلیت میگم خداوند مادر جاریتونو رحمت کنه، ببخشید بابت تأخیر ممنون افسانه جان، خداروشکر جراحیش موفقیت آمیز بوده بدون وسیله به اطلاع میرساند زین پس هیشکی حق ندارد به جای دیگری حاضری بزند البته با اصل گواهینامه رانندگی حق چاپ محفوظ است چی چیرو آقا مهدی حاضری بزنه افسانه جون؟ اسم خود آقا مهدی آمادس که بره پشت شیشه خواهر رزیتا .خدا نکنه . فکرر کنم سر درد از فکرو خیال باشه .. انشاالله بهتر میشی خواهر خدارو شکر که حال و وضعیت خواهر زادتون بهتره . خدا رحمت کنه تمامی رفتگان رو ...... گفتم شاید بشه با پارتی بازی حاضری بزنیم ... خب عصبانی نشو چرا میزنی .. اصلا نخواستیم نقل قول: نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 سلاااااااااااااااااااام خاله افسانه! مرسی خاله جون خودمم خوشحال شدم حاضری زدم! فقط میگم کــــــــــــــــــــــه ................ چیزه............... آخه................. یادتونه که؟ بگم یعنی؟ . . . . . . . . باشه بازم میگم! می دونم برای شما سخته که من دوستون ندارم و دلم براتون تنگ نمیشه چون شما دوسم دارین و دلتون برام تنگ میشه، اما کاریش نمیشه کرد! از دست من همین بر میاد که همه رو هر روز خوشحال کنم! خواستم مرام بذارم نگم، نشد! (پسردایی اینم جدید بود!) من هم خوش حال می شم حاضری بزنی . خوشحالم که بهتری نقل قول: نوشته اصلی توسط shokofe سلام بر همه دوستان عزیزم خوب و خوش و سلامت باشین ایشالا ی مدت ی ذره نوشتنم نمیاد ولی این حالتا خوشبختانه گذراست و این که درگیر امتحانای پارسا هم هستم ولی هستم و هر روز پست ها رو میخونم افسانه عزیز بهت تسلیت میگم غم آخرتون باشه مثل همیشه دوستون دارم سلام بر شکوفه بانو ممنون خدا رحمت کنه همه ی رفتگان رو ممنون این درس و مدرسه ه برای ما مشغله ی فکری شده به خدا ایشاالله نتیجه ی خوب ببینه پارسا جون نقل قول: نوشته اصلی توسط گمشده.. دوستان خوبم.گاهی وقتا تنهایی کلا فه ام میکنه تا جایی که تا بلایی سر خودم یا وسایل خونه نیارم اروم نمیشم بعضی وقتا میرم پیش مادر بزرگ وپدر بزرگم که توی یکی از روستاهای زیبا وبسیار خوش اب هوا کرمانشاه ولی بازم کلا فه ام بعضی از شبها اونقدر تو خیابون ها رانندگی میکنم از حرص دلم ماشینو به درخت جدول .... میکوبم ولی باز اروم نمیشم چند بار کار خودم به بیمارستان وکار ماشین به اوراقی.فکر نکنید دیوانه ام نه به خدا ... چی کار کنم؟ ببخشید .چون کلوب درد دل بود درد دلم گرفت گمشده جان خوبه گاهی وقتا تنهایی ... من جای شما بودم از لحظات تنهاییم بهترین استفاده رو میبردم .. چیکار به ماشین بدبخت داری . بیشتر به فکر سلامتی خودت باش .
سلام به همه خوبان سردردم کم شده ولی از بین نرفته "شاید تومور مموری "فلش مموری نه ها" داشته باشم سلام خواهر جان.... تسلیت میگم خداوند مادر جاریتونو رحمت کنه، ببخشید بابت تأخیر ممنون افسانه جان، خداروشکر جراحیش موفقیت آمیز بوده بدون وسیله به اطلاع میرساند زین پس هیشکی حق ندارد به جای دیگری حاضری بزند البته با اصل گواهینامه رانندگی حق چاپ محفوظ است چی چیرو آقا مهدی حاضری بزنه افسانه جون؟ اسم خود آقا مهدی آمادس که بره پشت شیشه
سلاااااااااااااااااااام خاله افسانه! مرسی خاله جون خودمم خوشحال شدم حاضری زدم! فقط میگم کــــــــــــــــــــــه ................ چیزه............... آخه................. یادتونه که؟ بگم یعنی؟ . . . . . . . . باشه بازم میگم! می دونم برای شما سخته که من دوستون ندارم و دلم براتون تنگ نمیشه چون شما دوسم دارین و دلتون برام تنگ میشه، اما کاریش نمیشه کرد! از دست من همین بر میاد که همه رو هر روز خوشحال کنم! خواستم مرام بذارم نگم، نشد! (پسردایی اینم جدید بود!)
سلام بر همه دوستان عزیزم خوب و خوش و سلامت باشین ایشالا ی مدت ی ذره نوشتنم نمیاد ولی این حالتا خوشبختانه گذراست و این که درگیر امتحانای پارسا هم هستم ولی هستم و هر روز پست ها رو میخونم افسانه عزیز بهت تسلیت میگم غم آخرتون باشه مثل همیشه دوستون دارم