[shokofe]

نوشته اصلی توسط پریشان

سلام به همگی
تا حالا همیشه حرفا تونو خوندم ولی تازه به جمع دوست داشتنی تون اضافه شدم
برای شروع امضامو بهتون هدیه میدم :

مترسک گفت :ای گندم تو گواه باش که مرا برای ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده ای بودم که از ترس من از گرسنگی مرد....!!

سلام پریشان جان خیلی خوش هاتی
از بس بخش کرمانشاه و خوندم دارم کردی یاد میگیرم

نوشته اصلی توسط ترنم

سلام


انا امدم بگم من دیگه غایب
دیگه باید برم سر درس ومشقم

مواظب خودتون باشین

پاتوقم کثیف نکنین

ترنم گیان برو سراغ درس و مشقت
ما هستیم
خیالت راحت تا برگردی چیزی از پاتوق باقی نمیمونه
آی بترکونیمش

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

خاله جون پریشان خانوم با شما آشناتر از این حرفاس!
اصلا با همه فامیل آشناتر از این حرفاس!
مامانمه!

هی وای من
راست میگی صبا؟؟؟؟؟؟؟
چه مامان باحالی بهت تبریک میگم
پریشان خانم دوباره خوش اومدین
واقعا" خوشحالم که شما رو بین خودمون داریم باعث افتخاره

نوشته اصلی توسط mary.f

بی زحمت هر کی داره حاضر غایب میکنه، حاضری ما رو بزنه ما بریم

مریم جون حالا حالاها باید بیای به این راحتی که حاضری نمیزنیم
(یکی نیست به من بگه شکوفه تو چی کاره ای)

نوشته اصلی توسط گمشده..

انا منم حاضرم امروز رفتم ازمایشگاه از رو پله ها افتادم به علی اجدام به ترتیب حروف الفبا امدن جلوی چشم پریشان خانم خوش امدی

ای بابا این فصل هم که همه در حال آزمایشگاه رفتن هستن
ایشالا بلا به دور باشه گمشده جان
راستی اسم اصلیتو میتونم بپرسم؟

نوشته اصلی توسط مهدی

سلام دکی
خب یک آنتی ویروس نصب میکردید

خدا رحم کند یک پاتوق داشتیم که دکی و لنگش یا کاراگاه لنگش میخواهن بترکونند. تازه یکی از سه تفنگدار هم اومده (ساقی) دیگه هفت تیر کشی هم داریم

پریشب بیرون بودم حدود 3- 4 بود اومدم خونه دیدم مودم روشنه با موبایل یک سر به پی سی زدم دیدم تو سایتید بعدش دیگه خوابم برد

ارادت داریم خاله عمه رزی، اما نمیشه تمام مزه و کیفش در انجام کار هست نه مقابله

جایی دایی محمد، حسین،کاکو مهدی،باغبون گلها، خاله مهبا و بقیه رو نمیگم خالیه

بعد از امتحانات بیاید نترکانید غوغا کنید

سلام از ماست

بله ترکاندن از همین حالا شروع شد شمارش معکوس رو شروع کنین

آقا من موندم تا 3و 4 شب کجا بودی؟؟؟؟؟
عروس دایی صبا چیزی به شما نمیگه؟؟؟(جامعه ی حمایت از زنان)

حواستون هست محمد دایی شده تحویل نمیگیره ؟
ما رو بگو چقدر آدمای خوبی هستیم این همه سال مامان شدیم عمه شدیم زن عمو شدیم هنوز داریم همه رو تحویل میگیرم

نوشته اصلی توسط پریشان

هروقت دختر عمه ت قیژاند رو گوشتو بگیر چون راستم نمیگه حرفاشه باور نکن

صبا جون دیگه حواستو جم کن زود لو میری
مامان پریشان صبا تو خونه هم میقژانه؟

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

بَـــــــــــــــ ـــــــله!
می بینم که .... لو رفتیم!
با تشکر از مامان عزیز!

الهی
تا باشه از این مامانای گل
خدا سایشونو برات همیشه نگه داره

.............

رزی عزیزم ایشالا که زود زود چشمت خوب بشه
پویان عزیزو ببوس


همچنان مثل همیشه دوستون میدارم