شبِ فِراق نخواهم دُواج† دیبا را
که شب دراز بُوَد خوابگاه تنها را
ز دست رفتنِ دیوانه، عاقلان دانند
که احتمال نماندست ناشکیبا را
گرش ببینی و دست از تُرنج بشناسی
روا بود که ملامت کنی زلیخا را
چنین جوان که تویی بُرقعی فروآویز!
وگرنه دل برود پیرِ پای برجا را
..
سعدی