نمایش پست تنها
  #557  
قدیمی 06-22-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گر مرا بشناسی
نه به اسم ، نه به چشم
نه به یک لحظه نگاهی کوتاه
و نه با خنده ی یک عابر و یک بیگانه

گر مرا بشناسی
با سکوتم که ز جام عطش خواستنت
لبریز است
روشنی را تو به باغ شب من می آری
واژه ی زیستنم
معنی تازه به خود می گیرد
و دلم باز
به بیداری و هوشیاری ها
طعنه زن می خندد

گر مرا بشناسی
ز زمستان ، تو رها خواهی شد
چون که من میدانم
قصه ای را که بهار
خواند در گوش زمین و پُرکرد
همه ی حجم تنش را از یاس

گر مرا بشناسی
باز در صبحدم عشق
طلوع خواهم کرد
و به همراه خیال
تا سراپرده ی دیدار تو
خواهم آمد
گر مرا بشناسی ....
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید