خدای من ...
من خدایی دارم
که همه حال و هواهای دلم را
بهتر از من ، بهتر از یک مادر می داند
و مرا می بیند ، همه جا ، همواره
و صدایم را او می شنود
شاید از دورترین نقطهء دل
که هنوز ، پاک و بی آلایش
مانده از هر حسّی ...
او به هر کار تواناست و این
می دهد دلگرمی به من ِ نالایق
که به هر کار بزرگی که همه
از سر دلسوزی ، با منطق
میکنند منع من از انجامش
با جسارت وَ شهامت وَ دلیر
بدهم انجامش ...
گر به هر موی زبانم باشد
نتوانم که کنم شکر او را
با همه ضعف و سر افکندگی ام
هر زمان در هر جا
چون به یادش باشم
راضیم از ته دل
این زیباست ...
__________________
.
.
ای مردمان ای مردمان از من نيايد مردمی
ديوانه هم ننديشد آن كاندر دل انديشيده ام
.
«اگر تنهاترین تنهایان جهان باشم خدا با من است»
«او جانشین همهء نداشتنهای من است»
«معلّم شهید دکتر علی شریعتی»
تا عاقل به دنبال پل می گشت
دیوونه از رودخونه گذشت ...