[bigbang]

آناهیتا خانوم خوش آمدید
-----------------------------
تابستان خود را چگونه گذراندید آره یادش به خیر !
من همیشه تابستونا سگا بازی میکردم اینقدر بازی میکردم که گردنم میگرفت بعد بابام برای چند روز جمع میکرد دستگاه رو تا تنبیه بشم دوباره دلش میسوخت از کمد در می آورد سگا رو ، مورتال کامبت بازی میکردم
بازی شورش در شهر هر 3 تا نسخه اش رو بازی کردم همه رو هم با درجه هارد تموم کرده بودم چه تابستون حماسی بود اونموقعها یخمک 25 تومن بود از بابام 25 تومنی میگرفتم با کلی ذوق و شوق میرفتم یخمک میخوردم ، یادش به خیر !
الان تابستونا مزخرفه ، چی واقعاً تو این بزرگ شدن هست
نه خداوکیلی آدم هر چی بزرگتر که میشه
دامنه کارهایی که میتونی انجام هم بدی کوچیکتر میشه
چقدر این بزرگ شدن مزخرفه ! الان صحبت میکنی باید مواظب
نکنه یکی ناراحت بشه نکنه مثلاً فلان منظورو ازم بگیرن نکنه اینطوری بشه
نکنه اونطوری بشه ! همش تو گیر و دار همین مسائل مسخره هستی
آقا من الان سن دلخواهم 12 سال هست ولی به طور قانونی به زور22 سالم شده تولدم بود 12 تیر یه تولد جمع و جور هم برامون گرفتن
حالا زیاد استرس نداشته باشین هدایاتون رو میتونید بعداً بدید
الان 3 روز از تولدم گذشته بزرگ شدن هم عالمی دارد ها
بزرگ شدم ! پیر شدم دارم پیر میشم
دست رو دلم نذارین که خونه هنوز جایزه نوبل نگرفتم هنوز رییس جمهور نشدم کلی اتفاق هست که نیفتاده