سلام به همه دوستان عزیز تمام 4 صفحه رو خوندم حس نقل قول نبود هم جنین برای طولانی تر نشدن پست جوابها رو مینویسم ولی به ترتیب نیست عمه جان ممنون آقا محمد شیرازی بعد از آخرین سوک سوکت اینجا آفتابی نیودی بانوی لب تاپ دار سلام اسامی غایبین رو زدی پشت شیشه من تا 15 روز دیگر سرمان شلوغ هست و هیچ معلوم نیست چطور می تونم بیام نمیتونم امیدوارم بن نشم سلام دایی محمد هیئت ضد حال رو هم تشکیل بدین کمی کارها زیاد شده بود حتی جمعه هم سر کار بودیم کمی دیگر سرمان خلوت میشود بیشتر در خدمتیم برای مت لب هم مثل امضات ان سلولی که میگه سخته و نمیشه رو بکش جواب میده سربازی هم چیز خوبی هست اوایلش سخته ولی بعدش خاطره ها می شود. تولدتت هم مبارک همیشه پیروز باشی دایی جان تو پروفایلت مینوشتی ی کیکی کادویی نورافشانی میزاشتیم امپراطور هم از این ورا گذر کردند سلام دختر عمه گرامی منتظر شیرنی هستیم در حد لالیگا درباره کشفت همیشه همینجور بوده البته سرعت در حد لالیگا میره بالا به مورفی خوب درس بده دوباره اشتباه نکنه . مورفی الان استاد بزرگی نصیبش شده باید قدر این فرصت رو بدونه قصد سوزاندن سایت را داری خوبه حالا ناظم هستی ها بعدشم پیشنهاد توبیخی میدی بدون استثنا کردن فک و فامیلامون تولدت هم مبارک همیشه پیروز باشی سلام بر خاله افسانه آن خاله اینرنت پرسرعت دار و درحال مسافرت من شدیدا تکذیب میکنم به جای شما حاضری زدم اشتباه گفتند خدمتتان حیف شد ماژیک ها رو آماده کرده بودم یک ریش و سبیل بکشیم ای گشت نا محسوس khoshgel گرامی بروز عشق به لهجه و زبان و رنگ و قومیت نیست .... هر کس یک جوری بروز میده قاعده مشخصی نداره سلام آقا مدیر خارجکی ها هم امتحاناتش تموم شد دیگر بیشتر می بینمشون خوش آمدی بقول دایی محمد نخسته mohandes saeideh! خوش اومدی به اینجا امیدوارم اوقات خوب و پرباری داشته باشید جیگیلی سلام بالاخره امتحاناتت تموم شد منتظر شیرنی هستیما . اونم باقلوا منم میخواستم بگم دلت پاستیل میخواد که دایی محمد نوشت سلام بر سلطان عشق ی مدت نبودی برادر دوباره خوش اومدی سلام آناهیتا اله آبها مدیر تالار کرمانشاه خیلی خیلی خوش هاتی خوشحالیم اینجا می بینمتان راستی شیرنی کی میدی مجددا خوش اومدی خبری از خاله رزی و شکوفه نیست مهبا هم خیلی وقته اینجا نیومده حسین چرا اینجا نمیاد باغبون گلهای بهشتی؟ دخترعمه همکلاسیت صفورا هم نیستش این فقط احوال پرسی بود زدن اسامی پشت شیشه با مدیر بخش هستش
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ ! دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !