نقل قول: نوشته اصلی توسط yad سلام کسی میتونه در مورد انتخاب یک ماشین لباسسشوئی که کارآئی خوبی داشته باشه من رو راهنمائی کنید. سلام....من فک میکنم آ اِ گ مارک خوفی باشه به نسبت هم قیمت هاش از مارک های دیگه گرون تره...مامانم من که واسه من از اینا نمیخره میگه با دست لباساتو بشور سامسونگ هم باید خوب باشه.... هر چقدر پول بدی همون قدر آش میدن دیگهههههههه ااا چه خوف قسمت کارت شارژ انلاین سایت راه افتاده....قرعه کشی هم داره ..جایزه ش حتما یه عدد مرغ سوخاری هس -------- منم دیشب میخواستم بیام ی عالمه بنویسم ولی تو ذهن خودم هی نوشتم نمیدونم چمه...چی میخوام... میدونم دوست داشتم بهترین چیزها رو داشته باشم هیچ چیزو از دست ندم واسه همین شاید بعضی لحظه های زندگیمو با ناراحتی گذروندم دکتر سه تا ادم معرفی کرد من جزء دست اول بودم کسانی که کمال گرا هستن ...فقط به هدف فکر میکنن و برای رسیدن به هدفشون هر چیزی تحمل میکنن ولی وقتی به هدف رسیدن و یا دارن به اون نزدیک میشن از حرکت می ایستن انگار انرژی م تحلیل میره....یا شاید هدفم کمرنگ میشه بحث تعریف از خودم نیس...بحث خودشناسی هس شاید به نظر بعضی هامون این جزء محاسن یه انسان ب حساب میاد من به دانشگاه ازاد فک نمیکردم...هزینه ش واقعا سخت بود..ولی بنا ب شرایطی رفتم... شاید بعضی ها بگن ازاد علوم تحقیقات تهران بهترین دانشگاه ازاد باشه به نظر من اگه بهترین نباشه دانشگاه خوبی هست اول از نظر اساتیدی ک داره و امکانات دیگه ش هر چند الان واقعا هر کی می بینی داره ارشد یا دکتار میخونه و ظرفیت ها را خیلی بالا بردن اما من وقتی دیدم حدود هشتاد درصد همکلاسی هام کلاس تست رفتن دو عد شاخ شرک رو سرم سبز شد من بهشون میگفتم من میخواستم قبول بشم...حتی ب کوروش هم گفته بودم ک خیلی ناراحتم واسه قبولیم...اما بخاطر موضوعات دیگه ک سال بعد شرایطی نبود که راحت درس بخونم...و من برای دانشگاه ازاد نخوندم بهمن ک سراسری دادم....فروردین خوبی نداشتم...از اوایل اردیبهشت روزی 2 ساعت تا 25 ک امتحان بود خوندم...و فک نمیکردم اینقد دانشگاه ازاد مهم باشه میگم جدا از اینکه علوم تحقیقات شهرای مختلف مثل یزد خودمون و کرمانشاه و ....... همه رو قبول کردن!!! من با رتبه 37 قبول شدم ولی با رتبه 500 هم همین رشته مشاوره دوستم یزد قبول شد! و بعدش شنیدم ازاد شهرستان میبد یزد هم سری بعد دانشجو گرفته ک یکی از دوستان دوره لیسانسم ارشد نرم افزار قبول شده...فقط همین جوری رفته بوده کنکور داده بوده! من حتی به چیزهایی هم که میرسم برام مهم نیستن به تلاشی که کردم بها نمیدم...و برام بی اهمیت بود این حسن نیس...تواضع و فروتنی نیس نمیدونم اسمش چیه...شاید شما بدونید هر چی حس بهم کمک نمیکنه بلکه حس بدی بهم میده -------------- تو حیاط خوابیده بودم با انگشتام ستاره های ریز به اون ستاره گنده می چسبوندم چه حس عجیبی هس که دوس دارم همه با هم تشکیل یه چیز بدن یه چیز بزرگتر...از هم جدا نباشن و اگه یکی از اونا بخواد جدا بشه کلافه میشم تحمل جدایی ندارم... به هر قیمتی ک شده ------------- بچه ها کتاب قصه عشق استرن برگ دارم میخونم ،کتاب خوبیه... خوب بودن از این نظر اینکه قابل فهمه و دید تازه ی به روابط مون با غیر همجنس مون میده و قصه ها با داستانهای واقعی بیان میکنه که راحت تر درک میشه و همچنین بهتر در حافظه میمونه...بخرین بخونیدددددددد کتاب تعبیر خواب فروید و چند کتاب دیگه از فروید و ....گرفتم خیلی سختهههه ---------- اینم از محتویات کله پوک من
