[pourya haghighi]

نوشته اصلی توسط مهرگان

کره سلام به همه دان سرورینان عزیزینان ! نماز و روزه ها تانم قبول باشه ایشالله، التماس دعا

بخدا مه کرمانشاه نیستم و نت ندارم وگرنه مه خو از پاهای ثابتم ! همیشه هستم . . .

آقا پوریا ای عسک ماشینه گدان تو پارک شرقی گرفتینان؟ کلک، اول میزنی میقوپانیش تازه چه ! اونم بدون گواهینامه، بعد عکس قوپانده شده شه میذاری اینجا، حراجشم مکنی !

آقا ایشالله چرخش برای شادی برادان بچرخه

مرسی، چه شعری گفتی ولا، خوبه ها، رو ای قریحه ی ادبیت کار مکنی؟

كي گفته مه گواهينامه ندارم؟اناهيتا/1؟!!؟؟؟!؟!؟!؟؟!؟؟؟!؟!؟!؟
به خدا من نقوپاندمش،اون عكس از روستامون تو مزرعه گرفتم،خودم جلو ماشين وايسادم،بعد اون كروم دور جلوپنجره با پلاك سايه افتاده آدم ميگه قوپيده،در مورد ماشين و مكانيم من به صورت تجربي خيلي چيزها رو بلدم وقتي جلوي يه كسي كه رشته مكانيك خونده حرف ميزنم ميگه كدوم دانشگاهي يا چطوري درس خوندي!!!! عكسم بله تو پارك شرقيه! در ضمن من قصد فروش ندارم صفرش الان20تومنه اين مدلش 17/5ميدم هركي طالب باشه! بهتره بحث ماشين جمع شه چون جاش اينجا نيست!
والا در مورد شعر من رو سبك خاصي كار نميكنم همينطوري شعر در هر قالبي برسه و بجوشه ميگم
در مورد اون حرف هايي كه زدي در مورد حرف زدن به كسي كه چيزي رو اشتباه ميگه اين جمله رو به ياد داشته باش و بس!
گاهي وقت ها، بعضي ها فكر ميكنن وقتي سكوت ميكني،از نفهميته، اما ديگه اون نفهم ها،فكر نميكنن كه تو داري خفه ميشي تا حرمت ها رو نگه داري!
تو بعضي جاها خوبه آدم سريع طرف رو ضايع كنه اما بزرگتر از خودت باشه كافيه با يه نيش خند همه چي رو به كسي كه به تو اعتماد داره منتقل كني!
همين!