نمایش پست تنها
  #1876  
قدیمی 11-07-2012
ماهین آواتار ها
ماهین ماهین آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241

3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض حافظ

گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب

گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار
خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب

خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم
گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب

ای که در زنجیر زلفت جای چندین اشناست
خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب

بس غریب افتاده است ان مور خط گرد رخت
گر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب

گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو
در سحر گاهان حذر کن چون بنالد این غریب

گفت حافظ اشنایان در مقام حیرتند
دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب
حافظ
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !

عطار
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از ماهین سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید