
11-09-2012
|
 |
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241
3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
جمع می شوم هر شب
دور از چشمانت
جادوگران قابلی
که احضار روح می کنند
از پنجره
صدای آغوش تو می آید
که پر از آبگیر
نم نم مهتاب است
و اتاقم
که پر از قاب هم آغوشی
سنجاقک هاست
از دست تو هم خواب هایم
تا سپیده بیدارند
پرویز صادقی
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !
عطار
ویرایش توسط ماهین : 11-10-2012 در ساعت 01:05 AM
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|