
11-12-2012
|
 |
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
در قصه ای که درد دلم را دوا نکرد گویی کسی "تو" را و "مرا" آشنا نکرد چرخ زمانه بشکند ، این چرخ بد مرام فکری به حال این همه احساس "ما" نکرد تا گم شدم کنار دل ساعتی که هیچ رحمی به حال خستگی لحظه ها نکرد اسطوره همیشه پریشان من کمی در حوض خیس خاطره هایم شنا نکرد هر چند عاشقانه به تو دلسپرد، سوخت طفلک دلم ... به زعم خودش شر به پا نکرد باور نکرد قسمت او نیست ، شعر گفت عاشق شد و به حرف کسی اعتنا نکرد اما کسی به خاطر او بادبادکی در آسمان آبی ذهنش هوا نکرد بستی تو ساک رفتن و قلب رئوف من در خود شکست ، پیش تو اما صدا نکرد انگار بخت خسته من خواب رفت ؛ هیچ فکری برای آخر این ماجرا نکرد احساس می کنم که خودم هم مقصرم با قلب من اگر که دلت خوب تا نکرد
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|