
11-21-2012
|
 |
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تو را چه می رسد ای آفتاب پاک اندیش
تو را چه وسوسه از عشق باز می دارد؟
کدام فتنه بی رحم عمیق
ذهن تو را تیره می کند از وهم؟
شب آفتاب ندارد
و زندگانی من بی تو
چو جاودانه شبی
جاودانه تاریک است
تو در صبوری من
اشتیاق کشتن خویش
و انهدام وجود مرا نمی بینی
منم که طرح مودت به رنج بی پایان
و شط جاری اندوه بسته ام اما
تو را چه وسوسه از عشق باز می دارد؟
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|