
11-21-2012
|
 |
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241
3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
در انتهای هر سفر
در ایینه
دار و ندار خویش را مرور میکنم
این خاک تیره این زمین
پاپوش تن خسته ام
این سقف کوتاه اسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خدای دل
در اخرین سفر
در ایینه به جز دو بیکرانه کران
به جز زمین و اسمان
چیزی نمانده است
گم گشته ام ،کجا ؟
ندیده ای مرا ؟
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !
عطار
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|