
11-23-2012
|
 |
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ستارگان را که فوت میکنی
ستارگان را که فوت می کنی
کف می زنیم
چشمک زنان
هزار سالگی ات را
از خواب که می پرم
نه شیری ِ بام کهکشان پیداست
نه از سرود روشن آن همه ستاره ، زمزمه ای
و نه هر چه مزمزه می کنم
طعم ناتمام بوسه ای که ...
به امید نشانه ای از تو
زیر و رو می کنم اتاق کوچک را
انگار اتفاق تازه ای نیفتاده است
اما نه
آمده ای و آخرین شعر نانوشته را
که در هوا موج می زده از من ربوده ای
حالا نشسته ام اینجا
کنار پنجره ای باز
کنار پرده ای که تکان می خورد هنوز
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|