نمایش پست تنها
  #1927  
قدیمی 11-27-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

این که ما تا سپیده سخن از گل های بنفشه بگوییم
شب های رفته را بیاد بیآوریم
آرام و با پچ پچ برای یکدیگر از طعم کهن مرگ بگوییم
همه ی هفته دَر ِ خانه را ببندیم
برای یکدیگر اعتراف کنیم
که در جوانی کسی را دوست داشته ایم
که اکنون سوار بر درشکه ای مندرس
در برف مانده است

نه ...
باید دیگر همین امروز در چاه آب خیره شد

درشکه ی مانده در برف را باید فراموش کنیم
هفته ها راه است تا به درشکه ی مانده در برف برسیم
ماه ها راه است تا به گلهای بنفشه برسیم
گلهای بنفشه را در شبهای رفته بشناسیم
ما نخواهیم توانست با هم مانده ی عمر را
در میان کشتزاران برویم
اما من تنها ...
گاهی چنان آغشته از روز می شوم
که تک و تنها
در میان کشتزاران می دوم
و در آستانه ی زمستان
سخن از گرما می گویم
من چندان هم برای نشستن در کنار گلهای بنفشه
بیگانه و پیر نیستم
هفته ها از آن روزی گذشته است
که درشکه ی مندرس در برف مانده بود
مسافران که از آن راه آمده اند ، می گویند :
برف آب شده است ، هفته هاست
در آن خانه ای که صحبت از مرگ می گفتیم
آن خانه در زیر آوار گلهای اقاقیا
گم شده است ...
مرا می بخشید
که باز هم سخن از گلهای بنفشه گفتم
گاهی تکرار روزهای گذشته
برای من تسلی است
مرا می بخشید ...


"احمد رضا احمدی"
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید