ترنم وارد می شود ســــوت دستــ جیــغ کفــــــــ هـــــــورا



بنا به عادت مرسوم باید امشب بلندترین شب باشد !
راست و دروغش رو نمیدانم !
فقط می دانم امشب بیشتر از همیشه ...
وقت دارم برای خلوت کردن با خیال تو ...
فقط می دانم امشب بیشتر از همیشه ...
انار را با دستان تو می خواهم
فقط می دانم امشب بیشتر از همیشه ...
هوس قدم زدن زیر باران را دارم و شاید برف ...
فقط می دانم امشب بیشتر از همیشه ...
یلـــــــداست
بگــــــذاریم هر چه تاریکی هست
هـــــــرچه سرما و خستگی هست
تا ســــــحر از وجودمان رخت بربندد
امــــــشب بیــــــداری را پاس داریم
تا فـــــردایی روشــن راهی دراز باقیست
شب یلـــــدا مبارک!
شب یلدا، «شب عاشقان بی دل» آکنده از عطر مهربانی،
سرشار از ترنّم عشق و لبریز از تبسّمِ آینده باد
=======
پایـان پاییـــــــز است
خسته ام ، دلگیرم از پاییز و بوی خاطره هاش
از آمدن ها رفتن ها و جدایی هاش
امــروزجشــن ِ یلـدایی زمستـانی را به پیشواز می روم
و تمــام خستگی ها و دلتنگـی هارا
در این فصـل جـا می گـذارم
و در کنـار پَــرچــین " یلــدا " می نشینـم
دِلم آبستَـن ِ عشـق اوست
پریشـانم
نیــازم یک بوسه ی یلـدایی
از لبـان یاغـی اوست
که پـــروازم دهتد تا خَلســـه
می گوینــد
مَســـت که باشـی
زمستــان چِلـه ی ِ تابستـان اسـت
می خواهـم
نه غمگیـــن باشــم
و نه تلـــخ
خدایایلـدایـم را چلـه ی تابستـان می کنـی ؟