نمایش پست تنها
  #1528  
قدیمی 12-30-2012
آوای دل آوای دل آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 21
سپاسها: : 4

24 سپاس در 13 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

داستان
پسر گرسنه اش می شود ، شتابان به طرف یخچال می رو
در یخچال را باز می کند
عرق شرم ...بر پیشانی پدر می نشیند
پسرک این را می داند
دست می برد بطری آب را بر می دارد
... کمی آب در لیوان می ریزد
صدایش را بلند می کند" چقدر تشنه بودم
پدر این را می داند پسر کوچولو اش چقدر بزرگ شده است
. ...
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از آوای دل سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید