
01-01-2013
|
 |
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تا ته قصه چه پيدا و چه پنهون با توأم
زير آوار مصيبت يا كه بارون با توأم
دل به دريا زدم و كاري به دنيا ندارم
تو سكوت سنگيه دنيا ، غزل خون با توأم
هر چي تنها تر بشي دنيا تو رو كمتر ميخواد
خودت اونوقت مي بيني چقدر فراوون با توأم
سخت گرفته همه دنيا ، كه تو رو رها كنم
تو هجوم سختيا ، ببين چه آسون با توأم
تو زمستون سياه و سينه سوز روزگار
سخته باور، مثل جنگل تو بهارون با توأم
غرق موج عشقتم ، هر جا بري باهات ميام
تو سكوت بركه و خروش كارون با توأم
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|