
01-03-2013
|
 |
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241
3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
رازی را به من مگو
جوی فیلدنگ
نگاه کن!
شاید که زندگی فرصتی بی بدیل به من و تو داده است
تا به گونه ای متفاوت همدیگر را ببینیم.
و شاید تمامی این حوادث
بهانه ای است برای دوباره دیدن...
دیدن زندگی و یکدیگر.
نگاه می کنم...
تو را و خودم را
با چشمهایی که نه از قطرات اشک
بلکه برای بهتر دیدن
پر آب گشته اند.
من و تو نگاهی دوباره به هم می کنیم. (شرح پشت جلد)
خب به نظر می رسه کل موضوع کتاب در این شعر گفته شده ...
بعد از خوندنش اونقدر تحت تاثیر قرار گرفته بودم که تا مدت ها به همه ی آدم ها با دیده ی تردید نگاه می کردم ...
قلم روون و پر کشش از خصوصیات بارز سبکشون هست ...
خاطره
جوی فیلدینگ
این کتاب از هم از اون کتابایی هست که تا مدت ها اثرش در ذهن باقی می مونه ...
عشق ممکنه نگاهش تغییر کنه اما جاودانه است ...
پیشنهاد میکنم حتما از نوشته های این خانوم بخونید .
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !
عطار
ویرایش توسط ماهین : 01-03-2013 در ساعت 06:06 PM
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|