نمایش پست تنها
  #5933  
قدیمی 01-24-2013
Saba_Baran90 آواتار ها
Saba_Baran90 Saba_Baran90 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2011
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 902
سپاسها: : 10,211

6,252 سپاس در 1,423 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj نمایش پست ها
بازم سلام

خب صبا جون چیزت بود حالا ؟؟؟؟؟؟
ایشاالله همه ی چیزایی که ازش چیز میشی به زودی کنار برن و بازم پست هاتو ببینیم و دیگه چیزیت نباشه
============
بعدش تا اسم شیرینی و شکلات به مشامت خورد اومدی .
خب من گفتم حیفه خراب میشه بزار من بخورم .
حالا که هستی باشه من نمی خوام بیا بخور نوش جونت
به ما هم اصلا تعارف نکنی ها
من نیگات نکردم اونجوری که /////
اگه یه شیرینی بهت بدم برای من هم دعا میکنی آیا ؟؟؟؟
آنا خاله درگیر یه تغییر بودم و هستم
ولی از اینکه بشینم بزنم تو سر خودم خسته شدم
حس می کردم با یه مُرده فرقی ندارم
دوس دارم تغییر کنم
پس اول همه شیرینی شما:


وایییییییییی!
دهنم آب افتاد!
خاله میشه پسش بدین؟
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still
پاسخ با نقل قول
6 کاربر زیر از Saba_Baran90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید