اینم هم تقدیم به کسانی که مثل من ساز روزگار هیچوقت با آنها همساز نبود
تو ای ساغر هستی به کامم ننشستی
ندانم که چه بودی،ندانم که هستی
در بطن من شکسته ای، در کام او نشسته ای
نوش تو بر سنگین دلان،زهری به کام خستگان
من همان اشک سرد آسمانم،نقش دردی به دیوار زمانم
بی سر انجام و بی نام نشانم،چون غباری بجاست کاروانم
تو ای ساغر هستی به کامم ننشستی
ندانم که چه بودی،ندانم که هستی
تنهاترین تنها منم،سرگشته و رسوا منم
آه ای فلک،ای آسمان تاکی ستم بر عاشقان
بشنو تو فریاد مرا ،آه ای خدا مهربان
عشق تو خوابی بود و بس،نقش سرابی وبس
این آمدن این رفتنم،رنج و عذابی بود و بس
ای فلک بازی چرخ تو نازم، بی گمان آمدم تا که ببازم
( ترانه ساغر هستی مرحوم هایده )
__________________
معنی فلفل نبین چه ریزه است را روزی فهمیدم.....که اشک هایم به این کوچکی پر از حرف ها و غم های بزرگ شد
ویرایش توسط پریشان : 04-05-2013 در ساعت 12:20 PM
|