نمایش پست تنها
  #2057  
قدیمی 05-20-2013
hossein آواتار ها
hossein hossein آنلاین نیست.
مدیر بخش موبایل
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693

7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
hossein به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض برای او که دوستش دارم

جغد بارون خورده ای تو كوچه فریاد می زنه
زیر دیوار بلندی یه نفر جون می كنه
كی میدونه تو دل تاریك شب چی می گذره
پای برده های شب اسیر زنجیر غمه
دلم از تاریكی ها خسته شده
همه ی در ها به روم بسته شده
من اسیر سایه های شب شدم
شب اسیر تور سرد آسمون
پا به پای سایه ها باید برم
همه شب به شهر تاریك جنون
دلم از تاریكی ها خسته شده
همه ی در ها به روم بسته شده
چراغ ستاره ی من روبه خاموشی می ره
بین مرگ زندگی اسیر شدم باز دوباره
تاریكی با پنجه های سرد ش از راه می رسه
توی خاك سرد قلبم بذر كینه می كاره
مرغ شومی پشت دیوار دلم
خودشو این وراون ور می زنه
تو رگ های خسته ی سرد تنم
ترس مردن داره پرپر می زنه
دلم از تاریكی ها خسته شده



__________________
گاهی حس میكنم

گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند

كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
پاسخ با نقل قول
9 کاربر زیر از hossein سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید