فرش ايراني (پازيريک) قديميترين فرش جهان
فرشهای ایرانی در مجللترین کاخهای دنیا و اتاقهای ساده و بیتکلف روستایی وجود دارند و زیبایی آنها چشمها را خیره میکند. فرشهای ایرانی در تمام دوران نشاندهنده روح هنری کشور ایران است. هنوز مشخص نیست که اولین فرش در کجا بافته شده است. اولین فرش به احتمال زیاد به وسیله افراد چادر نشین برای فرش کردن کف خاکی چادرشان بافته شده بود. ولی امکان این که فرش به وسیله مصریها، چینیها و یا حتی به وسیله افراد دیگر اختراع شده باشد هست. و حتی امکان این که تمام این مردم فرش را خودشان اختراع کرده باشند، بدون اینکه با هم ارتباط و یا تماسی داشته باشند نيز وجود دارد.
به طور قطع فرشبافی به بالاترین حد خود در پنج قرن پيش از میلاد رسیده بود. این ادعا به وسیله باستانشناسان روسی سرگي رودنکو (Rodenko) و گریازنوف در سال 1328ش / 1949 ميلادي در دره پازیریک (دره کوچکی در شمال کوهستان آلتایی در جنوب سیبری مرکزی، در 79 کیلومتری مرز مغولستان) اثبات شد.
ايشان کهنترین نمونه فرش گرهبافت و پرزدار جهان را در دومین مرحله کاوشهای باستانشناسي خود و به طور كاملا اتفاقي از درون گوری یخ زده در 5000 فوتی کوههای آلتایی كشف كردند و آن را فرش پازیریک يا فرش "گره دار" نام نهادند. فرش پازیریک بر روی تابوت بزرگ یک پادشاه (دولتمرد هخامنشی) که جسدش مومیایی شده بود قرار داشت.
وقتی از کاوشهایی که در نخستین گور یخ زده انجام شد چیزهای مختلفی چون فرش و لباس بیرون آمد که همه قدمتی بیش از 2500 سال داشتند، نام "پازیریک" که تا آن زمان ناشناخته بود شهره آفاق شد. نتایج آزمایش با کربن رادیواکتیو بر روی این اشیا نشان میداد که این گورها به قرنهای چهارم و پنجم پيش از ميلاد تعلق دارند.
اثبات ایرانی بودن فرش پازيريك
رودنکو در اثبات ایرانی بودن این فرش در کتاب خود به نام مقابر یخزده سيبری: سوارکاران عصرآهن مدفون در پازیریک مینویسد: در طرح پازیریک صفهای منظم مردان و چارپایان که همگی به فاصله ای معین از پی یکدیگر میآیند به روشنی یادآور رسمهای تزیینی هخامنشی و آشوری است. همچنین شیوه گره زدن دم اسبها و کاکل آنها به رسم ایرانیان است. هم در پیکرکندههای تخت جمشید و هم در فرش پازیریک ستوربانان در سمت چپ اسب گام بر می دارند و دست راست خود را بر پشت گردن اسب نهادهاند. آنچه آشکار و غیرقابل انکار است تصویر گروهی است شبیه نقش برجسته های تخت جمشید در صفهای منظم که همگی به یک فاصلة معین از پی یکدیگر میآیند. نقش گوزن فرش پازیریک از دیگر موارد مهم است. رودنکو یادآور شده است که این گوزنها از تیره گوزن زرد خالدار شاخ پهن و ایرانی است.
همچنين مينويسد: بدون اینکه بتوانیم بهطور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمینهای (ماد - پارت( (خراسان قدیم یا پارس) است، تاریخ فرش مذکور و پارچههایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود. سپس اضافه می کند: تاریخ این قالی از روی شکل اسبسواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گستراندهاند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزهکاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها در نقوش برجسته تختجمشید نیز دیده می شود.
بعدها هم پروفسور رومن گیرشمن (ایرانشناس فرانسوی) به هنگام معرفی چندین ظرف سیمین و نیز تصویر چند سنگکنده بر طاق بستان بهمانندگی گوزن مشهور به «گوزن بین النهرینی» و گوزن پهن شاخ ایرانی که بدن خالدارش با همان شاخهای پهناور پوشیده است توجه کرد. وی همچنین به نفوذ هنر هخامنشی بر روی اشیای متعلق به قرون چهارم و سوم پیش از میلاد در قبرهای یخ زده رؤسای قبیلة صحراگردان در پازیریک اشاره کرده و می نویسد: در قسمت مرکزی این فرش یک ردیف ستاره های چهارپر نقش شده که روی اشیای مکشوف در لرستان نیز دیده می شود. نقش حاشیه این فرش کاملا بنابر سنتهای هخامنشی است و دو ردیف گوزنها و سوارهها را نشان می دهد. در این فرش حتی خصوصیاتی از جل نمد منگولهدار یونانی و ایرانی نیز دیده می شود.