موضوع: فلسفه هنر
نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بینش فلسفی درباره هنر

این بینش را مي‏توان در چند مسئله مطرح نمود:
به استثنای هنرمندان آگاه از هویت و عظمت‏های هنر، اكثریت قریب به اتفاق مردم، آثار و نمودهای هنری را به عنوان یك پدیده ثانوی مي‏نگرند كه مي‏تواند دقایق یا ساعت‏هایی آنها را به خود مشغول نماید و حس زیباجوئی آنان را هر چند بطور ابهام‏انگیز اشباع نماید، تا حدودی هم طرز تفكرات و آرمان‏ها و برداشت‏های هنرمند را از واقعیت‏های محیط و جامعه خود نشان بدهد.
اكثر تماشاگران نمودهای هنری چه در مغرب زمین و چه در مشرق زمین، از تماشای آن نمودها جز احساس شورش و تموّج حوض درون خود، بهره‏ای دیگر نمي‏برند. كاری كه اثر هنری در درون این بینندگان انجام مي‏دهد، درست مانند این است كه شما چوبی به دست گرفته، محتویات یك حوض پر از آب و اشیاء گوناگون را كه در آن ته‏نشین شده است، به حركت و تموّج در آورید، ناگهان یك كهنه پاره از كف حوض بالا مي‏آید و لحظاتی روی موج حركت مي‏كند و سپس ته‏نشین مي‏شود.
تخته كه در كف حوض به لجن چسبیده بود، با به هم زدن آب حوض از لجن رها مي‏شود و بالا مي‏آید و شروع به چرخیدن مي‏كند و بدین ترتیب لجن و كهنه پاره و تخته و دیگر اشیاء بي‏قیمت و باقیمت، درهم و برهم به حركت مي‏افتند.
این شورش و بهم‏خوردگی تنها مي‏تواند احساس یكنواختی زندگی را كه ملالت‏آور است، مبدل به تنوعی موقت نماید، ولی پس از آنكه چوب را از تحریك آب حوض بازداشتید، همان محتویات شوریده ته‏نشین مي‏شوند و بار دیگر حوض همان وضع نخستین خود را پیدا مي‏كند.
این گونه برخورد و برقرار كردن رابطه كه مردم معمولاً با نمودهای هنری دارند، مسئله‏ای است، و علاقه خود بوجود آورنده هنرها به برخورد و ارتباط مزبور با آثار هنری آنان، مسئله دیگری است، تاكنون احساس لزوم آموزش و تربیت انسانی از نمودهای هنری برای اكثریت مردم یك تكلیف و احساس ضروری تلقی نشده است. و این به عهده رهبران و مربیان جامعه است كه با تعلیم و تربیت صحیح ضوابط یك نمود هنری سازنده و طرز برداشت و بهره‏برداری و نمودهای هنری را در مراحل مختلف و موقعیت‏های گوناگون مردم از نظر شرایط ذهنی در مجرای آموزش قرار بدهند.
اما علاقه خود بوجود آورنده اثر هنری به شورش‏های درونی محض چنانكه در مثال فوق دیدیم، فوق‏العاده اسف‏انگیز است، به این معنی كه بسیار جای تأسف است كه یك هنرمند نابغه همه نبوغ و انرژي‏های روانی و عصبی و ساعات عمر گرانبهایش را صرف شورانیدن بي‏نتیجه درون مردم نماید و از این راه تنها به جلب كردن شگفتي‏های مردم قناعت بورزد.
من نمي‏گویم تحسین و تمجید و تشویق و قدردانی ارزشی ندارند، بلكه مي‏گویم این یك ارزش نهایی و پاداش واقعی برای هنرمند نیست كه چند عدد "بَه بَه" و "آفرین" پاداش واقعی تحول نبوغ و حیات پرارزش جان هنرمند به یك اثر هنری بوده باشد.
اگر شورش درون تماشاگران و تحیر آنان در برابر یك نمود هنری مقدمه‏ای برای دگرگونی تكاملی تماشاگران و بررسي‏كنندگان نباشد، چیزی جز پدیده‏های روانی زودگذر نیستند. ما نباید عاشق و شیفته حیرانی و شگفتی و شورش درون مردم شویم كه آنان آگاهانه یا ناخودآگاه رفع تشنگی روحی خود را در آب حیاتی مي‏بینند كه از قعر و روان نوابغ و هنرمندان جاری مي‏شود.
یادت به خیر مولوی
طالب حیرانی خلقان شدیم دست طمع اندر الوهیت زدیم
در هوای آنكه گویندت زهی بسته‏ای بر گردن جانت زهی
این به عهده رهبران و مربیان جامعه است كه با تعلیم و تربیت صحیح ضوابط یك نمود هنری سازنده و طرز برداشت و بهره‏برداری و نمودهای هنری را در مراحل مختلف و موقعیت‏های گوناگون مردم از نظر شرایط ذهنی در مجرای آموزش قرار بدهند.
آقایان هنرمندان نابغه، شما آن آزادی غیرقابل توصیف را كه در هنگام به وجود آوردن یك اثر هنری عالی در درون خود دیده‏اید كه فقط خود شما مي‏توانید عظمت آنرا درك كنید، برای پس از ظهور و بوجود آمدن آن اثر نیز كه برای مردم مطرح خواهد گشت، حفظ نمائید.
این جمله را مي‏گویم اگر چه ممكن است برای بعضی از متفكران علمی و هنری قابل هضم و پذیرش نبوده باشد: "آن نوع آزادی كه در هنگام اكتشاف یك مجهول علمی و فعالیت نبوغ هنری در مقدمه انتقال به واقعیت تازه، در درون محقق و هنرمند شكوفان مي‏شود، از نظر عظمت و ارزش روانی اگر بالاتر از واقعیت كشف شده و اثر هنری بوجود آمده، نبوده باشد یقینا كمتر نیست. شما عاشق شگفتی و حیرانی مردم نباشید، شما خود را رودخانه‏ای فرض كنید كه یك واقعیت مفید مانند آب حیات از رودخانه درون شما به مزرعه معارف مردم جامعه، سرازیر مي‏شود."

ویرایش توسط چرو : 07-14-2013 در ساعت 11:22 PM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از چرو سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید