موضوع: طومار تاریخ
نمایش پست تنها
  #6  
قدیمی 08-12-2013
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض خلاصه اي از اهم وقايع تاريخي ايران و جهان ( 4)

خلاصه اي از اهم وقايع تاريخي ايران و جهان ( 4)

" تحقیق و تالیف از احمد یغما


منبع : " نكته ها و نوشته ها "

1708 ميلادي / 1087 هجري شمسي/ 1120 هجري قمري
شاه سلطان حسين به منظور كاهش نفوذ بازرگانان هلندي، كه به دنبال ضعف دولت پرتغال و الحاق آن به اسپانيا، صحنه را به سود انگليس و هلند خالي كرده بود، دو قرارداد بازرگاني (يكي در سال 1708م و ديگري در سال 1715م / 1127ق، با فرانسه منعقد نمود.[1] به موجب اين پيمان ها: ...تجار فرانسوي نه تنها از پرداخت حقوق و بازرسي گمركي معاف شده بودند، بلكه در تحت حمايت مخصوص مقامات شاهي قرار گرفته، حق برون مرزي بدست آوردند. فرانسويان مقيم ايران را فقط دادگاه كنسولي ايشان مي توانست محاكمه كند و دعاوي ميان فرانسويان و اتباع شاه، مي بايست مشتركا از طرف قاضي شاهي و كنسول فرانسه رسيدگي شود.[2]«در واقع اين (قراردادها) همان رژيم كاپيتولاسيوني بود كه از سال 1535م / 942هجري، در تركيه عثماني براي فرانسويان برقرار گشته بود.[3] عهد نامه مذكور علاوه بر واگذاري امتيازات تجاري ويژه، همه طريقت هاي مذهبي مسيحي را در ايران مورد حفاظت قرار مي داد.[4] با متلاشي شدن سلسله صفويه (1722م/1135ق)، فرانسه نتوانست آنچنان كه بايد از اين پيمان ها به ويژه عهدنامه اي كه در 13 اوت 1715/23شعبان 1127با ايران بسته بود سودي ببرد.[5]

1709 ميلادي/ 1088 هجري شمسي/ 1- 1120 هجري قمري
در اين سال افغان هاي غلجايي به فرماندهي رهبرشان ميرويس[6] قندهار را به چنگ آوردند.

1712 ميلادي/ 1091 هجري شمسي
در اين سال ماشين بخار از نوع «نيوكامن» در اروپا پديد آمد كه آخرين مدل آن تا سال 1936 مورد استفاده قرار مي گرفت.

1717 ميلادي / 1096 هجري شمسي /1129 هجري قمري
در اين سال جزاير بحرين بعلت سستي و بي توجهي شاه سلطان حسين از دست ايران خارج شد. در اين سال امپراتوري تيموريان هند نيز مانند دولت صفويه رو به زوال نهاده بود. اين امر محمودافغاني را براي حمله به ايران ترغيب مي كرد.

1718 ميلادي / 1097 هجري شمسي
در همين سال دولت عثماني به موجب عهد نامه 1718م پاساروويز(Passarovitz) قسمت اعظم متصرفات اروپايي خود را از دست داده بود.

1722 ميلادي / 1101 هجري شمسي / 1135 هجري قمري
در12 اكتبر 1722/ محرم 1135، افغانها در ايران تاج از سر شاه سلطان حسين برداشتند.[7]( حقيقت تلخ و خفت آور اين بود كه شاه مجبور شد خود تاج سلطنت را از سر بر گيرد و به دو دست تقديم مدعي كوچكي كند[8]) علت اين امر ناتواني شاه، و گرايش شديدش به حرامسرا و لهو و لعب و بازي و سرگرمي با خواجه سرايان بود كه سر رشته كارها را از دستش گرفته بود و در اثر اين سوء سياست ها، (و اعتماد بي جا به مشاورين حسود و بي تدبير و شكاك خود) طغيان ها و شورش هاي متعددي در نقاط مختلف ايران بروز كرده بود كه يكي از مهمترين آنها شورش اقوام «غلجايي» در افغانستان بود كه با قتل «گرگين خان» حاكم ايراني قندهار به وسيله «ميرويس» به ماجراهاي دنباله داري كشيده شد كه در نهايت به سقوط شاه سلطانحسين و تسلط افاغنه بر ايران منجر گرديد. و بدين ترتيب به نخستين دوره حكومت 228 ساله، سلسله صفوي مهر پايان نهاد. از آن زمان افغانان در فارس، كرمان و عراق عجم تثبيت شدند.[9] قشون روسيه در سپتامبر 1722م دربند و در سال 1723م باكو را اشغال كرد. تركها نيز در بهار همان سال تفليس را تسخير نمودند.

1723 ميلادي / 1102 هجري شمسي
قشون روسيه در اين سال باكو را اشغال كرد. تركها نيز تفليس را گرفتند. اين موضوع شاه طهماسب را مجبور مي كرد كه به فكراتحاد با روسيه باشد. طبق قراردادي كه در سپتامبر همين سال بين شاه طهماسب و روسيه برقرار شد، پتر اول به شاه وعده داد كه او را در مبارزه با افغان ها ياري دهد. شاه طهماسب نيز از جانب خود دربند و باكو را جزء قلمرو روسيه شناخت . گيلان و مازندران و استرآباد (گرگان امروزي[10]) را نيز به آن دولت واگذار كرد. اما قشون روسيه فقط گيلان را اشغال كرد.

1729 ميلادي / 1108 هجري شمسي
در 29يا 30سپتامبر 1729/ ششم ربيع الاول 1142 زمان شاه طهماسب به وعده وي مبني بر اينكه اگرنادرقلي خان (از قبيله قرقلوي ايل قزلباش افشار) بتواند افغانها را شكست دهد وارث تخت سلطنت ايران خواهد بود. نادر به تعقيب افغان ها در ايران پرداخت و نبرد بين قواي نادر و افغان ها در قريه (مهماندوست) آغاز گرديد. در حالي كه سپاه ايران طبق اعلام «هانوي» نصف ميزان افغان ها، يعني بيست و پنج هزار نفر بود. نادر با تاكتيك جنگي خود، لشكر اشرف افغاني را شكست داد. اين اولين شكست افغان ها از سپاه ايران بود. كه در افت روحيه آن ها و اعتماد به نفس ايرانيان تاثير بسزائي داشت. اشرف شكست بعدي خود را نيز در دشت موچه خورت تجربه كرد و از اصفهان به شيراز عقب نشيني نمود تا شاه طهماسب ميرزاي صفويوارد اصفهان شده و تاجگذاري نمايد. نادر در تعقيب اشرف افغان سپاه بيست هزار نفري وي را در «زرقان» فارس شكست داد. اشرف در حال فرار به قندهار توسط فرد يا افرادي كه نقل قول هاي زيادي دارد كشته شد.

1732 ميلادي / 1111 هجري شمسي/ 1145 هجري قمري
در سال 1732 م /17ربيع الاول 1145، نادر قلي به دنبال راندن عثماني ها از نهاوند، همدان، كرمانشاه، سنندج و آذربايجان از شورش ابدالي ها آگاه شده و به خراسان بازمي گردد در غياب وي شاه طهماسب در جنگ خودسرانه با عثماني ها شكست مي خورد و مناطق وسيعي از خاك ايران را به عثماني ها واگذار مي كند. نادر پس از سركوبي اقوام بختياري كه به شورش برخاسته بودند كار شاه طهماسب را نيز تمام مي كند؛ بدين شكل كه: در اين روز شاه طهماسب دوم توسط نادر قلي خلع و شاهي عباس سوم پسر يكساله طهماسب اعلام مي گردد، نادر قلي خان نايب السلطنه مي شود ولي عملا فرمانرواي مطلق از آن ايشان بود. آنگاه وي از كرمانشاه به طرف مرز عثماني حركت كرده و پس از گرفتن عتبات عاليات، بغداد را محاصره مي كند. در 22 ربيع الثاني سال 1146 هجري به بغداد حمله كرده در آق دربند شكست فاحشي بر قواي عثماني وارد مي آورد و دولت عثماني را وادار مي كند تا به مرزهاي دوره شاه سلطان حسين برگردند. علت كوتاه آمدن نادر در اخذ امتياز از عثماني طغيان محمدخان بلوچ بوده است.[11]

1735 ميلادي / 1114 هجري شمسي/ 1148 هجري شمسي
در اين سال پيمان گنجه بين دولت ايران و روسها بسته شد، به موجب اين پيمان روسها سواحل خزر (باكو و دربند) را تخليه مي كردند به شرطي كه ايران به اتفاق روسيه مبارزه عليه عثماني را ادامه دهد و با آن كشور صلح جداگانه اي منعقد نكند.[12]

1736 ميلادي / 1115 هجري شمسي

در اين سال نادر در دشت مغان به نام نادرشاه تاجگذاري كرد. با قوريلتاي (شوراي اشراف) مغان كه در سال 1736م تشكيل گرديد، آن دوره از فعاليت نادر كه به مبارزات رهايي بخش با اشغالگران افغان و ترك مربوط مي شد به پايان رسيد.

1737 ميلادي / 1116 هجري شمسي
نادر شاه در اين سال از جنگ بين افغان قلزاي و ابدالي استفاده كرده هرات و قندهار را تصرف نمود. سپس هندوستان را كه در گيرو دار زوال اقتصادي و سياسي بود مورد حمله قرار داد.

1739ميلادي /1118 هجري شمسي
در 24 فوريه1739 / يازدهم يا دوازدهم ذيقعده سال 1351هجري، نبرد تاريخي كرنال آغاز شد. «سپاه نادر را در اين جنگ بين 55 تا 80 هزار نفر و قواي هند را بين هشتصد هزار تا يك ميليون و دويست هزار نفر نوشته اند[13] ، با تاكتيك جنگي نادر وي فاتح اين جنگ گرديد. سرجان ملكم از روي فتح نامه اي كه نادر براي رضا قلي ميرزا فرستاده، تلفات ارتش هند را از كشته و اسير نزديك چهل هزار نفر نوشته. تلفات نيروي ايران را 100 تا 1500 نفر ثبت كرده اند.[14] نادر در 20 مارس دهلي را گشود. سه روز بعد كليه خزاين و دفاين محمد شاه (هندي) را از وي گرفت. پول و جواهراتي كه نادر بار 20 هزار شتر كرده و به كلات آورد به 700 ميليون روبل[15] يا 325ميليون تومان[16] برآورد گرديده است.

1739 تا 1813 ميلادي / 1118 تا 1192 هجري شمسي
در سال 1739م، مخالفت با تشكيل لژ بزرگ لندن در ميان فراماسونها موجب شد تا لژهايي در لندن به وجود بيايند كه به روشي غير از روش «لژ بزرگ لندن» اداره مي شدند. اين لژها تشكيلات خود را فراماسونري كهن و لژ بزرگ لندن را «فراماسونري مدرن» نام نهادند... تحولات فراماسونري و تلاشهاي آشتي جويانه تعدادي از ماسونها سبب انعقاد پيماني در 1813م، بين لژهاي كهن و مدرن تحت عنوان «پيمان سليمان» شد. اين پيمان موجب تشكيل «لژ بزرگ متحده انگلستان» گرديد.[17]

1740 ميلادي/ 1119 هجري شمسي
طي اين سال منطقه ي خان نشين بخارا و خيوه به تصرف ايران (دولت نادرشاه) درآمد.

1746 ميلادي/ 1125 هجري شمسي
نادر شاه كه مي كوشيد حيثيت از دست رفته خود را در شكست مجدد و ناكامي در تسخير داغستان(1743- 1741) بازيابد به جنگ با تركيه پرداخت. (1746ـ 1744) او مي خواست عراق عرب را تسخير كند. اما اين جنگ كه گاهي با موفقيت همراه بود سرانجام پيروزيي به بار نياورد. لذا در سال 1746م، قرارداد صلحبسته شد. طبق اين قرارداد، دو دولت همان مرزهايي را پذيرفتند كه در قرارداد 1639م مقرر شده بود. پيش از اين نادر جزاير بحرين را نيز تصرف كرده بود.

1747 ميلادي/ 1126 هجري شمسي
نادر شاه در بيستم ژوئن سال 1747م، برابر با 11 جمادي الاخري سال 1160هجري، شبانه در اردوي خود در نزديكي هاي خبوشان، در فتح آباد بدست چند تن از افراد خود به قتل رسيد.

1754 تا 1758 ميلادي/ 1133 هجري شمسي
محمد حسن خان قاجار اشاقه باش (پدر آغا محمد خان


قاجار) از سال 1168 تا سال 1172 چند مرتبه با كريم خان زند[18] جنگيد و گاهي كريم خان را شكست داد و زماني از او شكست خورد. بر اثر جنگ هاي مزبور شهرهاي ايران بخصوص شهرهاي مركزي دست بدست مي گشت و زماني تحت سلطه كريم خان زند قرار مي گرفت و گاهي تحت تسلط محمد حسن خان قاجار.[19] در سال 1168هجري كريم خان از محمد حسن خان قاجار شكست خورد و به شيراز (پايتخت خود) رفت و از آن به بعد تا چند سال كشور ايران به استثناي خراسان ميدان كشمكش سه پادشاه شد اولمحمد حسن خان قاجار و دوم كريم خان زند و سوم آزاد شاه افغاني (كه آزاد شاه بعد از شكست و رها كردن اصفهان به محل قبلي خود يعني آذربايجان آمد). عرصه كشمكش اين سه پادشاه از ساحل خليج فارس و درياي عمان تا ساحل درياي خزر و آذربايجان بود. و در آن مدت، صدها هزار تن از كشاورزان ايران در ايالات جنوبي و ايالات مركزي و شمالي ايران به قتل رسيدند، در بين اين سه پادشاه كريم خان زند به مناسبت اين كه سلامت نفس داشت سعي ميكرد كمتر به مردم آسيب برسد.[20] تا اينكه در آخرين جنگ محمد حسن خان در دشت (قرق) واقع در اشرف، از سپاه كريم خان شكست خورده و در پانزدهم ماه جمادي الثاني 1172 هجري مطابق با سال 1758 ميلادي بدست سبزعلي بيگ دشمن ديرين خود سرش از تن جدا گرديد.[21]


1775 ميلادي/ 1154 هجري شمسي/ 1189هجري قمري
در اين سال حسين قلي خان معروف به جهانسوز شاه پدر فتحعلي شاه قاجار و برادر آغا محمد خان قاجار به دست عوامل كريم خان زند كشته شد.

1776 ميلادي/1155 هجري شمسي
در اين سال اعلاميه استقلال امريكاي لاتين صادر شد.

1778 ميلادي/ 1157 هجري شمسي
طي اين سال، دورجديدي از جنگ ميان انگليسي ها و فرانسوي ها در جنوب شبه قاره هند آغاز شد.

1778 ميلادي/1157 هجري شمسي /1192 هجري قمري
در اين سال كريم خان زند به علت بيماري درگذشت.

1782 ميلادي/ 1161 هجري شمسي /1196 هجري قمري



در اين سال ايران دو پادشاه بالنسبه بزرگ داشت يكي آغا محمد خان قاجار در شمال و ديگري ابوالفتح خان زند پسر كريم خان زند در جنوب. علاوه بر اين دو پادشاه، چند پادشاه كوچكتر كه ادعاي سلطنت مي نمودند، در ايران وجود داشتند.

1782 ميلادي/ 1161 هجري شمسي / 1197 هجري قمري
در جريان محاصره هشت ماهه شيراز توسط سپاهيان علي مرادخان، تنها از روز پانزدهم ماه ذيحجه تا اول ماه محرم سال 1197 هجري قمري، بيست هزار تن از شيرازي ها به علت گرسنگي و امراض مختلف به هلاكت رسيدند. سر انجام صادق شاه تسليم گرديده و شيراز از محاصره بيرون آمد.


[1] ر.ك: رقابت هاي روس و انگليس در ايران و افغانستان. پيوكار لوتر نزيو. ترجمه عباس آذين. شركت انتشارات علمي و فرهنگي. چ دوم.1363

[2] نادر شاه بازتاب حماسه و فاجعه ملي.پناهي سمناني، ناشر: كتاب نمونه ص33

[3] تاريخ ايران. خاورشناسان شوروي. ص574. تاريخ ايران. و رك: ايران صفوي، از ديدگاه سفرنامه هاي اروپائيان، دكتر سيبيلا شوستروالسر، ترجمه و حواشي دكتر غلامرضا، ورهرام. انتشارات اميركبير، چاپ اول 1364

[4] ايران عصر صفوي... ص118

[5] رك: از دوران باستان تا پايان سده هيجدهم ميلادي و ايران عصر صفوي... صص119-118

[6] بعد از مرگ ميرويس در سال 1715/1127 ، پسرش محمود رهبري افغانان غلجايي را بر عهده گرفت. ( با كشتن عموي خود عبدالعزيز) و تا آن زمان قندهار بي هيچ دردسري در اختيار آنان بود.

[7] جامعه شناسي نخبه كشي. علي رضا قلي.نشرني. چاپ نوزدهم 1381 ص37

[8] رك: تاريخ اجتماعي ايران. در عصر افشاريه، جلد اول. تاليف رضا شعبانب. چ دوم 1365. ص 14

[9] دولت نادر شاه افشار. ك.ز.اشرفيان- م.ر. آرونوا ترجمه حميد امين، انتشارات شبگير . چ دوم 1356 ص56

[10] در گذشته گرگان غير از استرآباد بود و شهري جداگانه محسوب ميشد ولي بعدا اين دو نام بر يك شهر اطلاق شدند. گرگان شهري بود كه رود معروف گرگان از آن مي گذشت و آن رود شهر را به دو قسمت تقسيم مي كرد قسمت شرقي شهر را گرگان و قسمت غربي را بكرآباد مي خواندند. (ر.ك خواجه تاجدار... ج اول، ص316)

[11] عالم آراي نادري تصريح مي كند كه: نواب صاحبقران، چون استيلاي محمد خان بلوچ را شنيده و مقدمه آن در پيش بود، تن به مصالحه داد... (ص 337)

[12] تاريخ ايران، از دوران باستان تا پايان سده هيجدهم ميلادي... ص596

[13] لكهارت. ص 177. برخي نيز عده سپاه نادر را بين 100 تا 160 هزار نفر، كه دختران و زنان رزم آور نيز با لباس مردانه در آن بوده اند، نوشته اند (تاريخ ايران حبيب الله شاملويي ص 780 و تاريخ نادر شاه، افشار، جمس فريزر ص 104 و نيز كتاب نادر شاه بازتاب حماسه و فاجعه ، ص184

[14] حبيب الله شاملويي. تاريخ ايران ص 708.

[15] دولت نادر شاه افشار. ك.ز.اشرفيان- م.ر. آرونوا ترجمه حميد امين، انتشارات شبگير . چ دوم 1356 ص 68

[16] نادر شاه بازتاب حماسه و فاجعه. پناهي سمناني، ناشر: كتاب نمونه ص203

[17] عنان، عبدالله: تاريخ جمعيتهاي سري و جنبشهاي تخريبي ص114

[18] كريم خان زند تمايل به ادامه خلافت صفويه در ايران داشت و لذا قبلا فردي را به نام شاه اسماعيل ثالث از آن طايفه به شاهي رساند اما بي عرضه گي وي در امر حكومت موجب تسليم اصفهان به شاه افغان شد. آنگاه كريم خان زند با بازپس گرفتن اصفهان امورات حكومت را نيز خود به اختيار گرفت.

[19] خواجه تاجدار. ژان گوره ، ترجمه ذبيح الله منصوري ، مؤسسه انتشارات امير كبير. چ دوم ، 1356جلد اول ص239

[20] خواجه تاجدار.... ص230

[21] خواجه تاجدار... ص244


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید