
08-13-2013
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خلاصه اي از اهم وقايع تاريخي ايران و جهان (8)
خلاصه اي از اهم وقايع تاريخي ايران و جهان (8)
" تحقیق و تالیف از احمد یغما
منبع : " نكته ها و نوشته ها "
1893 ميلادي / 1272 هجري شمسي
به دنبال اتحاد سه گانه مابين كشورهاي آلمان، اطريش، و ايتاليا (Triplice) كه در سال 1883م، به وجود آمده بود، بتدريج روسيه، روابط نزديكتري با فرانسه داير كرد و سرانجام در سال 1893م، عقد اتحادي با آن كشور بست بطوريكه اروپا به دو جبهة دشمن تقسيم شد.[13] (ر.ك: حوادث سال 1904م)
1894 ميلادي / 1273هجري شمسي
كنسول بريتانيا در سفر جنوب ايران در اين سال، موقعيت در فارس را كاملا توصيف ناپذير يافته بود. صدماتي كه مامورين اخذ ماليات وارد مي كردند بسيار بيش از آن چيزي بود كه ملخها و غارت قبايل عرب ايجاد مي كرد. چنان كه كنسول گزارش مي دهد. «مردم مي گويندهرگز به خاطر ندارند كه تا اين حد در معرض سختگيري قرار گرفته باشند و تا اين حد تحت فشار بوده باشند».[14]
1895 ميلادي / 1274هجري شمسي / 1312 هجري قمري
در اين سال شيخ احمد روحي و ميرزا آقا كرماني و خبيرالملك از طرف دولت عثماني به اتهام شركت در شورش ارامنه در استانبول دستگير و به طرابوزون تبعيد و زنداني شدند. / رجوع كنيد به حوادث سال 1897م /
1895 تا 1899 ميلادي / 1274 تا 1278هجري شمسي
استعمار اسپانيا نزديك به چهار قرن بر فراز كوبا سايه افكنده بود. استيلا گران آزمند بارها قيام مردم كوبا را با كشت و كشتار سركوب كرده بودند، در سال 1895م، انقلابيون كوبا به رهبري «خوزه مارتي» و «انتوني يوماسه نو» در برابر استيلاگران بپا خاستند؛ بدينسان، دومين جنگ استقلال كوبا عليه اسپانيا آغازشد. در 1898م، در آستانه پيروزي انقلابيون كوبا، امريكا به اسپانيا اعلان جنگ داد و كوبا را اشغال كرد. لذا در اول ژانويه 1899، سلطه اسپانيا بر كوبا رسما پايان يافت و سلطه امريكا بر كوبا آغازشد.[1] امريكا نيز سياستي امپرياليستي در پيش گرفت و در اقيانوسيه نيز بر چندين جزيره (هاوائي، ساموئا) تسلط يافت.[2]
1895ميلادي / 1274هجري شمسي/ 1357 هجري قمري
روزنامه قانون، نخستين بار در اين سال در لندن منتشر شد. هر چند اين روزنامه در ايران توقيف بود اما محتواي آن زبان به زبان در بين مردم پخش مي شد. با اينكه اولين روزنامه ايران در سال 1851م/ 1267ق، انتشار يافته بود؛ اما مؤثرترين روزنامه ها توسط ايرانيان در قاهره، لندن، و كلكته نوشته و انتشار مي يافت.
1896 ميلادي / 1275 هجري شمسي
اول ماه مه 1896، ناصرالدين شاه كه در آستانه جشن پنجاهمين سال سلطنت خويش قرار گرفته بود، به دست ميرزا رضا كرماني در حرم مطهر حضرت عبدالعظيم به قتل رسيد.
اگر از دوران كوتاه صدارت اميركبير و اصلاحات بنياني و سياست «موازنه منفي» وي بگذريم، عصر ناصري، دوران واگذاري امتيازات بزرگ اقتصادي مانند رويتر، نفت، دخانيات، راه آهن و نظاير آن ها بود.[3] از سوي ديگر عصر ناصري دوران تجدد خواهي وغرب زدگي بود كه با ساختار اجتماعي و اقتصادي ايران سازگاري نداشت.[4] بعد از مرگ ناصرالدينشاه، پسرش مظفرالدين شاه يازده سال (1324-1313 هجري قمري) در ايران سلطنت كرد.
1896 تا 1898 ميلادي / 1275 تا 1277هجري شمسي
در اوت 1896، مردم فليپين بر عليه اسپانيا قيام كردند. و در 20 ژوئن 1898 استقلال فليپين توسط آگينالدو اعلام شد.
1897 ميلادي / 1276 هجري شمسي/ 1314 هجري قمري
ششم ماه صفر1314ق، در باغ شمال تبريز، محمد علي ميرزا (وليعهد)، شيخ احمد روحي و ميرزا آقاكرماني و خبيرالملك را متهم به بابيگري و قتل ناصرالدين شاه نمود سپس اعدام نموده و به دستور امين السلطان (اتابك اعظم)، سرهاي آنها را پوست كنده و در آنها آرد ريخته و به تهران نزد او فرستاد.
1898ميلادي /1277 هجري شمسي
در 14 سپتامبر سال 1898م، سربازان آمريكائي بدنبال آغاز جنگ خونين «مانيلا» (فليپين ) را فتح كردند.
1898 ميلادي /1277 هجري شمسي
اسپانيا كه به عنوان كشوري فقير و ورشكسته به سده هيجدهم گام نهاده بود و بر آن شاخه اي از خاندان فرانسوي بورين فرمان مي راند. در اوايل سده نوزدهم ناپلئون حكمرانان دست نشانده خود را بر آن گمارد و سپس اين سرزمين به عرصه جنگ هاي خونين ميان ارتش هاي انگليس و فرانسه مبدل شد. اسپانيا نه تنها در پي جنگ با امپرياليسم نو پديد ايالات متحده آمريكا در سال 1898 آخرين مستملكات خويش را در قاره آمريكا از دست داد بلكه خود به عنوان يكي از عرصه هاي چپاول و تاراج كانون هاي استعماري غرب وارد سده بيستم شد.
1901 ميلادي /1280 هجري شمسي
طي اين سال پيشرفت ناگهاني اقتصادي به ويژه در قفقاز چشمگير بود. اين ناحيه با اختصاص 90% تاسيسات نفتي به سرعت رو به رشد بود (دومين كشور در جهان پس از ايالات متحده) به طوري كه قفقاز مركز فعال توليد صنعتي شمرده ميشد. در همين سال صنايع نفت باكو در اوج توليد خود از سطح توليد سال 1870م، بيش از 450 برابر پيشي جست و علي رغم نوسانات جدي در امر اشتغال نيروي كار آن به 30000 نفر در سال 1907م، رسيد.
1904 ميلادي /1283 هجري شمسي
اولين سازمان سوسيال دموكراتيك ايراني در اين سال توسط مهاجرين فعال ايراني و با كمك همياران انقلابي روسيشان در باكو بنياد نهاده شد. نفوذ سوسيال دموكراتهاي روس و تاسيس شاخه هاي جنبشي سوسيال دموكراسي ايران (اجتماعيون ـ عاميون) در شهرهاي مختلف مانند تبريز، رشت، مشهد و تهران نيز روشن بود. مهمترين اين شاخه ها، كميته باكو بود كه كميته مركزي اجتماعيون ـ عاميون را تشكيل مي داد.[5]
1904 تا 1906 ميلادي /1283 تا 1285 هجري شمسي
بعد از اتحاد سه گانه آلمان ،اطريش، ايتاليا، (ر.ك به حوادث سال 1883م) و عقد اتحاد بين روسيه و فرانسه در سال 1893م، انگليس كه تنها مانده بود، از بلندپروازيهاي آلمان، توسعة نيروي دريائي و افزايش مستعمرات آن به هراس افتاد و در آغاز كار موافقت هائي در موضوع مصر و مراكش با فرانسه كرد و چنين مي پنداشت كه با اين اقدامات موازنه ي كشورهاي اروپائي مجددا عملي خواهد شد. اما شكست هاي روسيه به وسيله ژاپن،(كه سال بعدش منجر به امضاي صلح پرتسموث توسط روسيه شد) آلمان را به تعقيب سياستي تجاوزكارانه وا داشت؛ اين دولت در مسائل مربوط به مراكش مداخله كرد و اقدامات او موجب بركناري دلكاسه از وزارت خارجه فرانسه شد. در كنفرانسي كه به سال 1906م، از كشورهاي اروپائي تشكيل يافت، همه ي دولت ها، به استثناي اطريش، از فرانسه حمايت كردند. در سال 1909، اطريش،ناحيه بسني را ضميمه ي خاك خويش كرد وهمين امر موجب نزديكي روسيه به انگليس و بالنتيجه تشكيل اتفاق سه گانه (فرانسه، انگليس، روسيه) گرديد. موازنه اي كه با اين ترتيب برقرار شد، بسيار سست و ناپايدار بود.[6]
1904 تا 1905 ميلادي / 1283 تا 1284 هجري شمسي
جنگ روس و ژاپن در سال 1904م، آغاز شد؛ ژاپني ها در كره پياده شده، وارد منچوري شدند و پرت آرتور را به تصرف درآورده، در جنگ موكدن پيروز شدند. ناوگان روسيه اروپا كه پس از سفري طولاني به اين حدود رسيده بود در جنگ تسوشيما شكست خوردناچار مذاكراتي براي صلح انجام گرفت و بموجب معاهدهپرتسموث، روسيه، پرت آرتور و نيمي از ساخالين را در سال 1905 به ژاپن واگذاشت.[7]
1905 ميلادي /1284 هجري شمسي
ژاپن پس از پا گذاردن به عالم صنعت و پس از يك سلسله قدرت نماييهايي كه كرد از جمله پيروزي بر قواي روسيه تزاري، در اين سال در جرگه ي كشورهاي نيرومند جهان قرار گرفت.
1906 تا 1911ميلادي /1285 تا 1290 هجري شمسي
در اين دوران، اعتصابات در سراسر ايران گسترش مي يافت و اتحاديه هاي كارگري در حال پيدايش بود. اولين اتحاديه يعني اتحاديه كارگران چاپخانه ها، در سال 1906م، تاسيس شد و با تجديد سازمان بعدي خود توانست حق هشت ساعت كار را براي اعضايش در سال 1918م، بدست آورد.
1906 ميلادي / 1285هجري شمسي /1324 هجري قمري
در اين سال انقلاب مشروطيت ايران ظاهرا پيروز گرديد. از اين نظر مي گوئيم «ظاهرا» كه هرچند حاصل خون صدها آزاديخواه بود اما در واقع يك مشروطه نيم بند به حساب مي آمد و با سلطنت محمد علي شاهموقتا تعطيل شد. و به استبداد صغير انجاميد. «شرايط اجتماعي، اقتصادي و سياسي ايران در دوره ناصرالدين شاه، انقلاب مشروطه را در بطن خود پرورش مي داد، و از اين رو شايد بتوان گفت كه شباهت هاي زيادي با اواخر سلطنت محمد رضا شاه پهلوي و پيروزي انقلاب اسلامي دارد.»[8] بنابر اين تحقق انقلاب مشروطه در زمان مظفرالدين شاه بيشتر ناشي از شرايط عيني و ذهني آن دوران بوده است.
1906 ميلادي / 1285 هجري شمسي /1324 هجري قمري
در 18 شعبان 1324ق، روز يكشنبه مجلس اول توسط مظفرالدين شاه افتتاح شد و نخستين شماره روزنامه مجلس روز يكشنبه هشتم شوال همان سال انتشار يافت. صاحب امتياز روزنامه ميرزا محسن، برادر صدرالعلما، بوده، مديريت آن را سيد محمد صادق طباطبائي بر عهده داشته، و نويسنده آن مرحوم اديب الممالك فراهاني بوده است.
1907 ميلادي /1286 هجري شمسي
در اين سال بين روسيه و انگلستان مقاوله نامه اي به امضا رسيده كه ايران را به دو منطقه تحت نفوذ طرفين تقسيم مي كند، در اين مقاوله نامه، قرار شده بود كه شمال و جنوب ايران به ترتيب مناطق نفوذ روسيه وبريتانيا باشد و يك منطقه ي بيطرف هم در ميان آن دو قسمت قرار گيرد. بدين ترتيب آذربايجان در اختيار دولت روسيه گذاشته شده بود.
1908 ميلادي / 1287هجري شمسي
از ژوئن سال 1908، بريتانيا موضع روسيه در حمايت از محمد علي شاه را پذيرفت و او تا تيرماه 1288 شمسي بر تخت سلطنت ابقا شد (1327-1324هجري قمري) اما بتدريج روشن شد كه مخالفت اوج گيرنده با حكومت او موجب بي نظمي مي شود و اين همان چيزي بود كه روسيه شديدا از آن وحشت داشت، بنابر اين حمايت خود را از شاه سلب كرد. زماني كه تبريز به اشغال روسيه درآمد جمعا 6300 سرباز روسي در ايران حضور داشتند كه 4000 نفر در تبريز، 1700 نفر در قزوين و 600 نفر در ساير مناطق ايران مستقر بودند. روسيه بنا به مصالح ديپلماسي، مشكلات مالي، جنگ 1904 با ژاپن، و انقلاب 1905، كوشيد مواضع خود در ايران را محكم نگه دارد.[9]
[13] تاريخ جهاني. ش. دولاندلن، ترجمه دكتر احمد بهنمش. انتشارات دانشگاه تهران. ج دوم ، 1370ص346
[14] تاريخ معاصر ايران. كتاب هفتم. مؤسسه پژوهشي و مطالعات فرهنگي. ص60
[1] ر.ك: تاريخ كوبا و روابط آن با امريكا. فيليپ اس. فونر، ترجمة سهيل روحاني ، مؤسسه انتشارات امير كبير، ج اول، 1361
[2] ر.ك: تاريخ جهاني. ش. دولاندلن، ترجمه دكتر احمد بهنمش. انتشارات دانشگاه تهران. ج دوم ، 1370ص362
[3] ابراهيم تيموري: عصر امتيازات يا عصر بي خبري، بهران، انتشارات اقبال
[4] تاريخ معاصر ايران، از تاسيس تا انقراض سلسله قاجاريه . پيتر آوري، ترجمه محمد رفيعي مهرآبادي. مؤسسه انتشارات عطائي. چ چهارم،1377. ص8
[5] تاريخ معاصر ايران. كتاب هفتم. مؤسسه پژوهشي و مطالعات فرهنگي. ص67
[6] تاريخ جهاني. ش. دولاندلن، ترجمه دكتر احمد بهنمش. انتشارات دانشگاه تهران. ج دوم ، 1370ص346
[7] تاريخ جهاني. ش. دولاندلن، ترجمه دكتر احمد بهنمش. انتشارات دانشگاه تهران. ج دوم ، 1370ص367
[8] ويليام باندي: امريكا چگونه متحدان نيرومند خود را از دست داد؟ مجله Foreijn Af falirs ، پائيز 1979
[9] تاريخ معاصر ايران. كتاب ششم. مؤسسه پژوهشي و مطالعات فرهنگي. ص33
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|