
08-13-2013
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خلاصه اي از اهم وقايع تاريخي ايران و جهان (13)
خلاصه اي از اهم وقايع تاريخي ايران و جهان (13)
" تحقیق و تالیف از احمد یغما
منبع : " نكته ها و نوشته ها "
1946 ميلادي / 1325 هجري شمسي
با فرا رسيدن اين سال ميلادي، مقامات فرانسوي استقلال رسمي لبنان را پذيرفتند و در ظاهر خاك لبنان را تخليه نمودند ولي روابط سلطه همچنان وجود داشت.
1947 ميلادي / 1326 هجري شمسي
در دوم آوريل اين سال، بريتانياي كبير كه مي خواست از ماموريت قيمومت خود صرف نظر كند از سازمان ملل تقاضا كرد مساله فلسطين را در دستور قرار دهد لذا در 29 نوامبر همان سال مجمع عمومي سازمان ملل متحد، طرح تقسيم فلسطين را پذيرفت و آن را به شش ناحيه تقسيم كرد. 56% يهوديان و 43% فلسطينيان. و مقرر شد که بيت المقدس هم منطقه بين المللي شناخته شده و توسط سازمان ملل اداره شود. دولت يهود مركب از 000/498 يهودي و 000/497 عرب مي شد و دولت عرب ، 000/725 عرب و 000/10 يهودي را در بر ميگرفت.
1947 ميلادي / 1326 هجري شمسي
در اين سال، شبه قاره هند به استقلال رسيد.
1948 ميلادي / 1327 هجري شمسي
در همين سال «وايزمن» نخستين رئيس دولت اسرائيل گرديد وي در 1920 م، اعلام كرده بود كه «ما نمي خواهيم يك دولت يهودي در فلسطين ايجاد كنيم و اين مطلب حقيقت ندارد فقط ميخواهيم در آنجا يك كانون مستقر سازيم.»
1948 ميلادي / 1327 هجري شمسي
در همين سال، در ماده 123 اعلاميه جهاني حقوق بشر ،كار و حقوق كامل مساوي براي مردان و زناناعلام گرديد. قرارداد جهاني در زمينه ي حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي نيز حق اشتغال را به رسميت شناخت.
1949 ميلادي / 1328 هجري شمسي
در اين سال، انقلاب ماركسيستي چين با رهبري مائو تسه تونگ (مائو تسه دون) به پيروزي رسيد.
1950 ميلادي / 1329 هجري شمسي
در اين سال جنبش هوكها توسط امريكائيها سركوب شد.
1951 ميلادي / 1330 هجري شمسي
اوضاع بين المللي و شرايط سياسي و اقتصادي حاكم بر جهان را در اين سال مي توان در ابعاد زير خلاصه كرد: با پايان گرفتن جنگ دوم جهاني، مبارزات ضد استعماري ملت هاي زير استعمار (به ويژه درآسيا و خاورميانه) آغاز شده بود. در اين رهگذر بود كه برخي از اين ملت ها، به كسب استقلال نايل آمدند. بيداري ملي در كشورهاي خاورميانه و آگاهي بيشتر جهان اسلام بر موجوديت خود، به نحوي بود كه قدرت بريتانيا را در منطقه تضعيف مي كرد.[1] در مصر، زمينه انقلاب آن كشور فراهم مي شد. تاسيس رژيم اسرائيل در 1948 و بروز جنگ 1948 اعراب و اسرائيل، خاورميانه را در وضعيت انفجارآميز و متزلزلي قرارداده بود.[2] در عين حال، اهميت استراتژيك خاورميانه (از لحاظ نفتي و نظامي) روند فزاينده داشت.[3] در انگلستان، كابينه محافظه كار چرچيل (در پي خاتمه جنگ دوم جهاني) انتخابات را به حزب كارگر باخت و «كلمانت اتلي» نخست وزير شد. اوضاع وخيم اقتصادي انگلستان بعد از جنگ آن دولت را براي حفظ منافع نفتي خود در خاورميانه قويا ترغيب مي كرد. در شرايطي كه اقتصاد غرب گريبانگير نابساماني هاي بسيار بود، دو ابرقدرت امريكا و شوروي، در صحنه سياست جهاني جولان مي دادند و عليه يكديگر جبهه گيري مي كردند. جنگ سرد دو كشور، بيشتر از همه جا، در ايران، تركيه و يونان محسوس بود.[4]
1951 ميلادي / 1330 هجري شمسي
امتياز نفت ايران در سال 1901 به انگلستان واگذار شده بود و در 26 ماه مه 1908، حفريات به چاه نفت رسيده بود.در سال 1913 م، افزايش سرمابه گذاري انگليس موجب گرديد كه انگليس اكثر سهام «شركت نفت ايران و انگليس» را بدست آورد. در خلال جنگ اول جهاني اراضي نفت خيز ايران احتياجات عمده سوخت ناوگانهاي شرقي را فراهم كرد. در سال 1946 م، درآمد حق الامتياز سالانه دولت ايران از اين شركت حدود 25 ميليون دلار بود و حال آنكه هزينه هاي سالانه شركت در ايران در مورداجناس و خدمات، سر به 50 ميليون دلار مي زد. از طرفي كاركنان ايراني شركت قريب يك سوم كل كاركنان شركت را تشكيل مي دادند. تا زمان ملي كردن نفت و شيلات شمال (كه امتيازش از آن روسها بود) درآمد هر دوي اين تاسيسات جزء آمار رسمي تجارت ايران به حساب نمي آمد. چرا كه درآمد حاصله از آنها از آن صاحبان امتياز بود. فقط قسمتي از اين درآمد كه بطور غير مستقيم جزو اقتصاد ملي بود مركب از حق الامتيازهايي بود كه مستقيما به خزانه اقتصاد ملي واريز مي شد. نهايتا بعد از مبارزات مردم به رهبري دكتر مصدق و آيت الله كاشاني اين بحران به يك مسئله ملي تبديل گشت. مجلس بعد از ترور نخست وزير (در 7 مارس 1951)، در 15 مارس 1951 قانون ملي شدن صنعت نفت راتصويب كرد كه بعدا مجلس منحل گرديد، اما در 20 مارس مجلس سنا اين قانون را تصويب كرد و در دوم ماه مه، شاه آن را امضاء نمود. در 22 اكتبر 1952 ايران روابط سياسي اش را با بريتانياي كبير قطع نمود. /ر.ك 1953/
1951 ميلادي / 1330 هجري شمسي
در دوره اول نخست وزيري مصدق (از 11 ارديبهشت 1330 تا 25 تير 1331) مشكل و مشغله اصلي دولت در مسئله نفت خلاصه مي شد. مصدق از حمايت كامل نيروهاي سياسي داخلي برخوردار بود. در اين دوره قانون ملي شدن نفت به مرحله اجرا درآمد و از شركت نفت، خلع يد گرديد. دولت انگلستان به دادگاه لاهه و سپس به شوراي امنيت شكايت كرد. و مصدق در راس هياتي عازم نيويورك شد. بانك بين المللي عمران و توسعه، پيشنهادهايي داد كه مورد موافقت ايران قرار نگرفت. از لحاظ سياسي، استعفاي مصدق (پس از ملاقات با شاه در 25 تير) صورت گرفت و قوام به مدت پنج روز نخست وزير شد. با قيام سي تير، كابينه قوام سقوط كرد و مصدق دوباره بر مسند صدارت نشست[5]. مصدق در دوره دوم نخست وزيري خود (از اول مرداد 1331 تا 28 مرداد 1332) با سه مشكل عمده روبرو بود: مسئله لاينحل نفت، افزايش فعاليت مخالفان مصدق در داخل كشور و از هم پاشيدن تدريجي نهضت ملي ايران[6]. مشكلات مزبور به گونه اي بود كه در پي ماجراي نهم اسفند 1331، مصدق كنترل خود را بر كشور از دست داد و بروز يك كودتاي آمريكائي براي ساقط كردن مصدق، كاملا قابل پيش بيني بود. وضعيت ياد شده، به كودتاي 28 مرداد انجاميد[7]، در حالي كه روز قبل از آن، آيت الله كاشاني اين خطر را به مصدق گوشزد كرده بود[8]. سواي ملي كردن نفت، عملكرد كابينه دكتر مصدق را مي توان فهرست وار چنين برشمرد: 1- آغاز مبارزه مردم ايران با قدرت هاي استعماري ذي نفع در اين كشور. 2- ايجاد نوعي دموكراسي در كشور، كه تا آن زمان در تاريخ ايران بي سابقه بود. اما چون اين دموكراسي همراه با قدرت منسجم دولت نبود، لذا در اواخر حكومت مصدق، به هرج و مرج تبديل گرديد و پاي ارتش را به سياست بازكرد[9]. 3- انجام اصلاحات اقتصادي و اجتماعي عميق و سودمند[10]. 4- اجراي سياست موازنه منفي در روابط ايران با ابرقدرت هاي آن زمان[11]. 5- قطع روابط با اسرائيل[12]. 6- دور كردن موقتي ارتش از سياست و در عين حال، عدم اقدام جدي نسبت به توطئه هاي امراي طرفدار شاه. 7- مبارزه با فساد در دستگاه دولت[13]. 8- توسعه صادرات سنتي و كاهش واردات كالاهاي غير ضروري[14].
1952 ميلادي / 1331 هجري شمسي
23 ژوئيه اين سال مقارن است با موفقيت كودتاي «افسران آزاد» در مصر و رويش افكار ناسيوناليستي ـ ضد استعماري ضد صهيونيستي در جهان عرب.
1952 ميلادي / 1331 هجري شمسي
در اين سال ، ژنرال باتيستا طي كودتايي نظامي، كه با حمايت امريكا سازمان يافته بود، به قدرت رسيد. رژيم باتيستا پشتيبان و مشوق فساد و تبهكاري بود. در زمان حكومت او تبهكاران امريكايي و كوبايي ده ها قمارخانه و فاحشه خانه در هاوانا داير كردند و سودهاي هنگفتي به جيب زدند. كوبا از مراكز مهم فحشا در تمام امريكاي لاتين شد.[15]
1952 ميلادي / 1331 هجري شمسي
اين سال مصادف بود با: در يافت جايزه صلح نوبل توسط آلبرت شوايتزر، وي در موقع اخذ جايزه خطاب به مردم دنيا گفت: «بايد جرات رويارويي با وضع حاضر را داشته باشيم ... انسان ابر مرد شده است... ولي به خرد ابر انساني دست نيافته است ... در هر گامي كه به سوي ابرمردي بر ميداريم، غير انساني تر مي شويم و اين فراگرد بايد وجدان ما را بلرزه درآورد».
1952 ميلادي / 1331 هجري شمسي
در اواخر سال 1952/ پائيز 1331، حزب توده فعاليت زيادي داشت و برخي از اعضاي آن ، بازداشت شدند. اين حزب در 14 آوريل 1953/ 24 فروردين 1332، در ميدان بهارستان، به تظاهرات عليه شاه دست زد. چنين به نظر مي رسيد كه آنها ابتكار عمل را به دست گرفته اند، در واقع همين طور هم بود. از اوايل سال 1332 به دلايل زير ابتكار عمل در دست حزب توده بود: 1- تشديد فعاليت مخالفان مصدق 2- انشعاب در جبهه ملي 3- عدم تسلط مصدق بر ارتش. «در جريان كودتاي 28 مرداد حزب توده مي توانست بااجراي دستورات خود، سرنوشت آن روز را معكوس سازد. اما به جاي حمايت از مصدق، به اعضاي حزب دستور داده شد كه در خانه بمانند و در حوادث كشور دخالت نكنند[16].»
1953 ميلادي / 1332 هجري شمسي
در فوريه 1953/ ديماه 1331 ، مصدق مجلس را تهديد كرد كه اگر ظرف 48 ساعت با تمديد اختيارات فوق العاده او موافقت نكند، با دست زدن به رفراندم (مراجعه به آراي عمومي) مجلس را منحل خواهد كرد. در اين مرحله زماني، اهداف مصدق كاملا روشن بود: 1- نخست وزيري مادام العمر2- تسلط بر ارتش[17].
1953 ميلادي / 1331 هجري شمسي
در ماه ژوئيه/24 تير 1332، پنجاه نفر از نمايندگان مجلس شوراي ملي ايران استعفاء دادند و علت اين اقدام را ناشي از مخالفت اپوزيسيون دانستند. اين اقدام غير عادي آنان، مقدمه انحلال مجلس توسط مصدق بود. مصدق تلاش كرد تا در مورد انحلال مجلس به آراي عمومي مراجعه كند، لكن با مخالفت شديد آيت الله كاشاني روبرو شد و نتوانست نقشه خود را عملي سازد. شاه در 13 اوت/23 مرداد سرلشكر زاهدي را به جانشيني مصدق تعيين كرد، اما مصدق از اجراي فرمان شاه خودداري نمود. در 14 اوت /24 مرداد، نقشه سرلشگر زاهدي براي دستگيري مصدق، به شكست انجاميد و زاهدي ناگزير به پنهان شدن در نقطه اي گرديد. در همان زمان، شاه، همراه با ملكه ثريا و يك خلبان، با هواپيماي اختصاصي خود از كلاردشت پرواز كرد و به بغداد رفت. وي پس از اقامت كوتاهي در بغداد، راهي رم شد.
1953 ميلادي / 1332 هجري شمسي
19 آگوس 1953 برابر با 28مرداد1332 ، حدود دوسال و نيم بعد از مليكردن صنعت نفت،دولت مصدقبا كودتا ي نظامي سقوط كرد. بدين شكل كه ارتش با نيروهاي منظم و با داشتن فرماندهي استوار، پاي به ميدان گذارد. در پي 9 ساعت جنگ خياباني ، ارتش توانست يكي از مناطق حساس شرقي ـ غربي تهران را تصرف كرده و به سمت خانه مصدق حركت كند. خانه مصدق توسط ارتش ويران شد اموال مصدق به سرقت برده شد. شاه در 22 اوت / دوم شهريور 1332 به تهران بازگشت. در پنجم ماه آينده روابط سياسي با بريتانياي كبير بار ديگر از سر گرفته شد. در 5 اگوست 1954 م، قرارداد ديگري به امضاء رسيد كه شركت نفت ايران و انگليس تحت نظارت يك كنسرسيوم بين المللي هشت شركت بزرگ نفتي كه مركب از پنج شركت امريكايي، يك شركت هلندي، يك شركت فرانسوي و شركت نفت ايران و انگليس با نام جديد شركت نفت بريتانيا بود قرارگرفت. مجلس قرارداد جديد را در 21 سپتامبر 1954 م، تصويب كرد و يك هفته بعد سنا تصويبش نمود.
[1] رابرت روزل پالمر: تاريخ جهان نو، ج دوم، ترجمه ابوالقاسم طاهري، مؤسسه انتشارات اميركبير، ص598
[2] هنري و.ليتل فيلد: تاريخ اروپا از 1815 به بعد، ترجمه فريده قره چه داغي، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ص353
[3] جورج لنچافسكي: نفت و دولت در خاورميانه، ترجمه دكتر علينقي عاليخاني، انتشارات اقبال، فصل پانزدهم
[4] رابرت روزل پالمر: همان، صص602 تا 604 و 611 تا 620؛ ليتل فيلد: همان، صص 344 تا 347؛ و
حسن توانايان فرد: دكتر محمد مصدق و اقتصاد، تهران، انتشارات علوي، 1362،صص34-31
[5] پروفسور سپهر ذبيح: ايران در دوران دكتر مصدق، ترجمه محمد رفيعي مهرآبادي، انتشارات عطائي، صص105- 54
[6]پروفسور سپهر ذبيح: همان، فصلهاي 4و5و7
[7] پروفسور سپهر ذبيح: همان، فصل هشتم
[8] حسن آيت: درس هائي از تاريخ سياسي ايران (از انتشارات حزب جمهوري اسلامي) صص 325- 323
[9] محمد رفيعي مهر آبادي: (در پيشگفتار كتاب) ، تاريخ معاصر ايران؛ از تاسيس سلسله پهلوي تا كودتاي 28 مرداد 1332. پيتر آوري، ترجمه او، ج دوم.1377، انتشارات عطائي ص30
[10] دكتر حسن توانايان فرد: دكتر محمد مصدق و اقتصاد، تهران، انتشارات علوي، 1362،صص34- 31
[11] پروفسور سپهر ذبيح: همان، فصل ششم.
[12] استراتژي صهيونيسم در منطقه عربي و كشورهاي همجوار آن (مؤسسه الارض، ويژه مطالعات فلسطيني)، تهران، 1363، انتشارات بين المللي اسلامي، صص 229- 228
[13] دكتر حسن توانايان فرد: همان
[14] پروفسور سپهر ذبيح: همان، صص 124- 122
[15] ر.ك: تاريخ كوبا و روابط آن با امريكا. فيليپ اس. فونر، ترجمة سهيل روحاني ، مؤسسه انتشارات امير كبير، ج اول، 1361
[16] تاريخ معاصر ايران؛ از تاسيس سلسله پهلوي تا كودتاي 28 مرداد 1332. پيتر آوري، ترجمه محمد رفيعي مهرآبادي ، ج دوم.1377، انتشارات عطائي ص396
[17] ر.ك : پروفسور سپهر ذبيح: همان، صص 150- 148
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|