تو کامپیوترم داشتم چرخ میزدم که با یک فیلمی مواجه شدم که قبلاً به احتمال زیاد دانلودش کرده بودم ولی حوصله نداشتم که تماشاش کنم این فیلم در برنامه 60 دقیقه بود که از شبکه ای در آمریکا هر بار مسئله ای رو از طریق یک مجری با تجربه مورد بررسی قرار میده ، این سری از برنامه در مورد عینک بود ، چرا عینکها اینقدر گران هستند ؟
تو این مستند به دنبال این مسئله بود که باور مردم چه اثری بر روی بازار خرید میزاره و یک شرکت بزرگ تو بازار چطور قیمت ها رو تعیین میکنه ، luxotica تا به حال اسم این شرکت اگر مخصوصاً عینکی بوده باشید به ذهنتون خطور کرده مگه نه ؟ یک مارک معروف ایتالیایی هست اما امروزاین شرکت تبدیل به یک شرکت جهانی شده و همه خریدار محصولات اون هستند جدای از جزئیات تولید عینک و پروسه تولید نکته ای که بسیار جالب توجه بود این هست که این شرکت ایتالیایی به مدد این که قدرت گرفت در بازار های آمریکا حضور پیدا کرد ، و یکی از مارکهای معروف عینکهای لوکس رو خریداری کرد
حدس بزنید ؟ ریبن ! بله عینک ریبن یا عینک پلیس ریبن ، که هر دو برای اولین بار توسط ششرکت آمریکایی ریبن به دنیا عرضه شدند و از طریق تام کروزتو هالیوود تبلیغ شدند اما این شرکت ایتالیایی نام این برند رو حفظ کرد ولی تغییرات کوچکی در سیاست های شرکت داد که باعث شد عینکهای با رنگها و تنوعهای بسیار تولید بشند
اما هنوز به نکته ی اصلی اشاره نکردم و اون اشاره مجری برنامه به این نکته بود که چرا عینک ها اینقدر گران هستند ؟
با مقایسه بسیار جالبی که بین دو عینک آفتابی انجام داد متوجه شد که در کارایی با هم تفاوتی ندارند و همون زیبایی رو تداعی میکنند ولی ریزه کاری بر روی دسته یک عینک باعث شده بود که با عینک دیگه که دقیقاً هم شکل اون بود تفاوت قیمت فاحش داشته باشه ، دسته ای که اصلاً توجه کسی رو با اون نقش های ریز جلب نمیکنه ، مهمتر از اون چرا عینکی که هزینه تمام شده تولید برای اون 30 دلار هست سر جمع به قیمت 600 دلار فروخته میشه ؟این قیمت منصفانه نیست دیگه درسته ؟
در این فعالیت های این شرکت که جستجو کردند متوجه شدند این شرکت اقمار مافیایی بسیاری داره در ایالات متحده ، شرکت هایی با نام های متفاوت که اونها رو خریداری کرده که بعضی در زمینه بینایی سنجی و بعضی در زمینه تولید لنز و تولید عینک فعالیت دارند این شرکت ایتالیایی در واقع حضور هیچ رقیبی رو تحمل نمیکنه ، برای این که رقبای جدید قیمت های کمتری برای عرضه دارند ، این شرکت ایتالیایی از اونجا که پایانه های فروش بسیاری داره فقط کافی هست یک شرکت رو تهدید کنه که اگر عینک های شما از یک قیمت مشخصی پایینتر عرضه بشند ، ما فروش اون مارک رو در فروشگاه های خودمون تحریم میکنیم ، شرکتهایی که مقاومت میکنند از اونجایی که بازار رو از دست میدند به ناچار به فرش میرسند و همین شرکت ایتالیایی اونها رو میخره ، و شرکتهای دیگه هم البته تمکین میکنند چون پایانه های فروش در انحصار این شرکت ایتالیایی هست شما به فروشگاه میرید و با مارکهای مختلف روبرو میشید ولی در واقع این یک توهم هست چون همه این مارکها یا تحت مالکیت این شرکت هستند یا قیمتهاشون تحت کنترل این شرکت هست
رقبایی که این شرکت پیدا کرده به تازگی اینترنتی هستند و سعی در بلعیدن اونها هم داره ، تا تبدیل به یک غول بشه در ایالات متحده ، و اینطور هست که یک کالای بسیار ارزان با این اختلاف قیمت فاحش به بازار عرضه میشه
همین اصل رو در مورد همه شرکت ها میشه تعمیم داد ، مثلاً تو همین مملکت خودمون ، یک شرکت تولید چیپس یک پنجم بسته اش رو با چیپس پر میکنه ، ولی با همون قیمت به بازار عرضه میکنه ، دقت کنید قیمت رو بالا نمیبره تا مردم در این توهم به سر ببرند که قیمت بالا نرفته ، شرکتهای بزرگ دیگه هم مجبورند به ناچار از حرکت شرکتهای بزرگتر تبعیت کنند چرا ؟ مسلم هست شرکت بزرگتر دارای پایانه های فروش بیشتر و نفوذ بیشتری در بازار هست
اگر بخواد خود شیرینی کنه ادبش میکنند تا ضرر بهش وارد بشه و درس بگیره ، همین داستان نه تنها در مورد کالاهای غذایی در کشور ما بلکه در همه کالاهایی که در بازار عرضه میشند صحت داره ، مافیای بازار ! !!!
آیا راهی برای مقابله با این مسئله هست ،شرکتهای کوچیکترقطعاً نمیتونن به خاطر این که اگر مقاومت کنند له میشند ، ولی یک گروه هست که میتونه شرکتهای بزرگ رو هم ادب کنه ! مردم !! چرا وقتی میبینید به شعورتون توهین میشه و قیمتهای منصفانه به شما ارائه نمیشه ، دوباره میرید و یک کالای نه چندن ضروری رو میخرید ؟
چرا وقتی چیپس شده بسته هوا دوباره اون رو میخرید ، مثل چی توز و مزمز جدیداً ؟
چرا به قیمت قطعه سازها و خودروساز ها باید اعتراض نکنیم ، اگر نخریم ، اگر تحریم کنیم ، اون وقت صدمه میبینند ادب میشند ، حتی اگر این شرکتها نور چشمی و دولتی باشند
خیلی از این شرکتها خصوصی هستند کافی هست مردم روی گردان بشند این شرکتها له میشند