موضوع: طومار تاریخ
نمایش پست تنها
  #279  
قدیمی 09-17-2013
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض حكايتی از آغامحمدخان قاجار

حكايتی از آغامحمدخان قاجار

می‌گويند آغامحمدخان قاجار معمولا نصف مرغ بريان را موقع ناهار و نصفه ديگر را موقع شام می‌خورد. يک روز عصر به دليل سهل‌انگاری آشپز نصفه‌ی ديگر مرغ بريان را گربه خورد. آشپز بيچاره از ترس غضب سلطان اخته! مرغ ديگری را با پول خود خريداری كرد و نصفه آن را موقع شام به حضور آغامحمدخان برد تا متوجه مطلب نشود.



آغامحمدخان ضمن صرف شام گوشه چشمی هم به آشپز انداخت و گفت : نصفه ديگر را فردا ناهار بياور !
آشپز يكه خورد و عرض كرد : قربان ! نصفه اولی را امروز ناهار ميل كرديد. ديگر چيزی باقی نمانده است.
آغامحمدخان با عصبانيت گفت : فضولی موقوف، نصفه‌ای كه امروز آوردی قسمت راست مرغ بود، اين نصف هم قسمت راست آن است. معلوم می‌شود جريانی رخ داده كه مرغ ديگری خريداری كرده‌ای !
آشپز را فراست و تيز هوشی آغامحمدخان چنان مبهوت كرد كه تا مدتی دهانش باز و چشمانش خيره مانده بود !
« منبع مطلب : برگرفته از سایت ياديار


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید