موضوع: طومار تاریخ
نمایش پست تنها
  #298  
قدیمی 09-18-2013
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض به سلطنت رسیدن داریوش اول هخامنشی


به سلطنت رسیدن داریوش اول هخامنشی


• کمبوجیه برای حمله بر مصر چهار سال ار پارس دور بود. و در این مدت اتفاقات زیادی در پارس روی داد. با رسیدن خبر درگذشت کمبوجیه به پارس و به حکومت رسیدن گئومات مغ, لحظه ای تعیین کننده برای داریوش, دیگر شاهزاده‌ی هخامنشی فرا رسید.
داریوش با مقام نیزه داری, کمبوجیه را در لشکر کشی به مصر همراهی می‌کرد. او با این فکر که دیگر مردی از وارثان کوروش بزرگ باقی نمانده است, تصمیم گرفت که به تخت سلطنت بنشیند.
او برای این کار میبایست ابتدا بر گئومات که در پارس بر تخت اورنگ نشسته بود و بین مردم هوادارن بسیاری یافته بود، غلبه کند.
لازم به ذکر است که بردیا فرزند کمبوجیه دوم بود که پس از مرگ او گئومات مغ به علت شباهت زیاد به بردیا خود را به جای او شاهنشاه معرفی کرده بود و ساتراپ نشینهای دیگر دولت هخامنشی نیز از آنجایی که کئومات مالیات سه سال را بخشیده و خدمت اجباری در سپاه را حذف کرده بود, سروری او را پذیرفته بودند.

گئومات از کرمان شورش خود را آغاز کرد. کرمان به خاطر همسایگی اش با سرزمین اصلی پارس و نیز به سبب داشتن ثروت زیاد ( دارا بودن معادن طلا , نقره و مس ) , بسیار مناسب بود.
گومات از کرمان به نزدیکی پاسارگاد ( پایتخت کوروش هخامنشی ) , رفت. جالب است بدانید , گئومات مستقیما به پارس نرفت. زیرا می ترسید که در دربار عده‌ی زیادی بفهمند که او بردیای واقعی نیست.
بعد از مدتی داریوش با شش یار خود ( گروه هفت تنان ) در شهر پاسارگاد ( پایتخت کوروش ) بر گئومات غلبه کرد. و گئومات را به قتل رساند.با این همه داریوش تا رسیدن به سلطنت راه زیادی داشت. از یک طرف شورشهای داخلی و از طرف دیگر مطیع ساختن سرزمینهای تحت قلمرو ایران. تا اینکه بر شورشهای داخلی نیز غلبه کرد و خود را رسما شاهنشاه ایران نامید.

داريوش منتسب به يکی از خاندانهای فرعی سلسله هخامنشی است، جد داريوش ( ارشام ) که در آن زمان زنده بود، عنوان پادشاهی داشت و پدر داريوش ( ويشتاسب ) در پارت از حکام بود.
کمتر پادشاهی در بدو جلوس به تخت شاهی مانند داريوش با مشکلات زياد و طاقت فرسا روبرو بوده است. زيرا بعلت غيبت طولانی کمبوجيه از ايران که مدت 4 سال بطول انجاميد و اخباری که در غياب او منتشر می‌شد، به تخت نشستن برديای دروغين و کارهای او که در مدت 7 ماه برای جلب توجه مردمان ايالات کرده بود، در نتيجه از نفوذ حکام مرکزی، در ممالکی که تازه جزو ايران شده بودند کاست و حس استقلال طلبی آنها را تحريک کرد و هر کدام از ممالک تابعه در صدد بر آمده بودند که از ايران جدا شوند.

مهم ترين وقايع سلطنت داريوش، شورش شهرهای يونانی در مقابل حکومت ايران است که منجر به جنگهايی گرديد. در لشکرکشی اول کاری از پيش نرفت.
در لشکر کشی دوم، ايرانيان در ماراتن توفيقی بدست نياوردند. پيش از آنکه داريوش اقدام به جنگ سوم با یونان کند، شورشی در مصر روی داد و توجه داريوش به آن معطوف شد.
داريوش قبل از عزيمت به مصر خشايارشا را که از آتوسا دختر کوروش بود به وليعهدي انتخاب کرد و به تدارک لشکرکشی به مصر مشغول شد و پس از سرکوب شورش مصر دیگر نتوانست به یونان لشکر کشی کند زیرا در سال 486 « ق . م » بعد از 36 سال سلطنت درگذشت.
بعد از داریوش اول، خشایارشا اول جانشین وی شد و آرزوی داریوش را برای فتح یونان و گوشمالی آنها را به انجام رساند.

www.Bastan.persiangig.comمنبع
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید