
09-18-2013
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
پادشاهی سغدیان
پادشاهی سغدیان
• نام سغدیان به صورت « سغدیانس » نیز آمده، وی پسر اردشیر اول از زنی بابلی و غیر عقدی به نام « آلوگونه » بود ، و از این جهت نیز یونانیها او را داریوش نوتوس یا داریوش حرامزاده خواندهاند، سغدیان به اتفاق خواجهای به نام فرناک، شبانه برادرش خشایارشا دوم را در خوابگاهش کشت و خود قدرت را به دست گرفت .
یکی از درباریان بسیار خوشنام و محبوب به نام « باگورازوس » مامور شد تا جنازه خشایارشا دوم و اردشیر و داماسپیا را که تقریبا در فواصل نزدیک به هم مرده بودند، به مقبرهی شاهان هخامنشي در پارس ببرد .
اما همینکه باگورازوس به پایتخت بازگشت، سغدیان که از دیرباز کینه او را در دل داشت، به این بهانه که چرا بی اجازه بازگشته، حکم اعدام او را صادر و بدینگونه باگورازوس سنگسار شد.
با قتل باگورازوس و خشایارشا سپاهیان از سغدیان دلگیر شدند، اما سغدیان کوشید تا ایشان را با پول و هدایا طرفدار خود سازد، لیک نتوانست. از آنجا که سغدیان نتوانست دل سپاهیان را به دست آورد، چنین پنداشت که از طرف برادرانش تحریکاتی میشود. پس نسبت به آنها و خصوصا نسبت به
« اخس » که در آن هنگام والی باختر بود ظنین شد.
اخس را به دربار احضار کرد. اما اخس که قصد سو برادرش را دریافته بود، در رفتن تعلل ورزید و پیوسته وعده داد که به زودی خواهد آمد.
چیزی نگذشت که اخس با فراهم آوردن سپاهی، با ارباریوس – سردار سواره نظام - ، آرکسانس – والی مصر و یکی از خواجه های اردشیر به نام آرتکسارس که به ارمنستان تبعید شده بود – متحد شد و قدرت را در بابل به دست گرفت و با نام پادشاهی « داریوش دوم »، تاج بر سر نهاد.
در کمتر از دو هفته بعد اخس در شوش به قدرت رسیده بود. سغدیان به دلیل همراهی نکردن سپاهیان و بزرگان با او، ناچار از قدرت کناره گرفت و به گوشهای گریخت، اما داریوش دوم که نمیخواست او را به عنوان یک مدعی حکومت و قدرتی تهدید کننده، زنده نگهدارد، قصد دستگیری او را کرد، پس با این مقصود، او را نزد خود طلبید و وعده ها داد و حتی سوگند خورد که قصد سویی برای کشتن او ندارد. به رغم اینکه دوستان سغدیان او را از رفتن منع کردند، اما سرانجام فریب خورده و از ترس به نزد او رفت.
داریوش دوم نیز او را بی درنگ دستگیر کرد، اطاقی را پر از خاکستر ساخته، سغدیان را پس از خوراندن خوراک و نوشيدني بسیار ، بر روی تیری که بالای خاکسترها بود نهادند و چون سرانجام خوابش برد، در خاکسترها افتاد و خفه شد. مدت حکومت سغدیان هفت ماه بود.
www.Bastan.persiangig.comمنبع
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|