نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 07-16-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مراقبه (مديتيشن) اطلاقي کلي به مجموعه اي از روشهايي است که ما را به سوي يک تجربه دروني سوق مي‌دهد. مديتيشن در لغت به معني تفکر و تعمق است. در اين باره مقالات و کتب زيادي به زير چاپ رفته، اما نادرند کساني که اين مفهوم دروني را تجربه کرده‌اند. شايد لازم باشد بر اين نکته تأکيد کنم که يک تجربه دروني يک مفهوم ذهني است نه يک واقعيت خارجي. مراقبه ارتباط با درون است نه پيروي و بردگي از تجربه هاي ديگران که شخصي و انحصاري‌اند. در اين روند نکته اصلي اين است که از سطح ذهن منطقي فراتر رويم، چون ما مي خواهيم درکي شهودي را تجربه کنيم. با طي مراحل رشد توانايي استدلالي ما قويتر مي شود و به همان نسبت تکيه ما به احساسات و کمک گرفتن از آنها کمتر خواهد شد. شايد زيباترين تشبيه در اين باره تشبيه دکتر ماگس ورتايمر باشد که به بزرگسالان لقب کودکان فاسد شده داده است.
ما در مراقبه سعي داريم که حداقل براي مدت مشخصي از ذهن استدلالي خويش فاصله بگيريم. در اين مسير نه نقطه‌ پاياني وجود دارد و نه تجربه‌اي ويژه و مشخص. ما به عنوان قسمتي از يک مرحله تکويني کار مي‌کنيم و هدفي را مي جوييم که مي‌دانيم براي هميشه دست نيافتني است. علم روانکاوي به افراد کمک مي کند تا با آنچه در لايه‌هاي زيرين ذهنشان پنهان شده و باعث يک سري عقده ها، ترسها و رفتارهاي نامتعادل گرديده، آگاهانه برخورد کرده، به اين طريق به تعادل برسند. ما در مراقبه هم چنين مسيري را طي خواهيم کرد، با اين تفاوت که هر کس خود مي تواند روانکاو خود باشد. در حين مراقبه، از وجود ترس‌ها و عقده‌هايي که از وجودشان بي‌خبر نيستيم آگاه مي‌شويم. اولين هدف مراقبه، رهاسازي انسان از اين احساسات نامطلوب مي باشد و مهم‌ترين هدف آن اين است که بياموزيم در يک زمان معين فقط به يک کار مشخص بپردازيم؛ يعني اگر مي‌رقصيد، فقط برقصيد. اگر موفق به انجام اين کار شديد، مطمئناً شما در حال انجام مراقبه هستيد.



ازیکی ازفیلسوفان و مرتاضان هندی پرسیدند: آیا پس ازاین همه دانش و فرزانگی و ریاضت هنوزهم به ریاضت مشغولی؟
گفت: آری. گفتند: چگونه؟
گفت: وقتی غذا می خورم صرفاً غذا می خورم و وقتی می خوابم فقط می خوابم.
این شاید بزرگ ترین ثمره ی تمرکز است. آیا شما هم هنگام غذا خوردن می توانید تمام توجهتان را روی غذا خوردن و لذت و مزه ی غذا معطوف کنید، یا اینکه معمولاً از افکار مربوط به گذشته و آینده آشفته اید و چون به خود می آیید می بینید غذایتان تمام شده و جز امتلا و پری معده هیچ نفهمیده اید.
تمرکز واقعی یعنی اینکه اگرشما درطول روزبه پنج فعالیت مختلف مشغولید، درهرفعالیت صرفاً به آن فکرکنید و از افکار مربوط به کارهای دیگرآسوده باشید.
موفقیت زندگی روزانه ی ما تماماًً به میزان تمرکز ما برامور روزانه ارتباط دارد. اگر شما قادر باشید به هنگام کار فقط روی کارخود، به هنگام ورزش صرفاً روی انجام حرکات، درهنگام مطالعه فقط روی موضوع کتاب و به هنگام انجام فعالیت هنری ازقبیل موسیقی، نقاشی، خطاطی و . . . به فعالیت هنری خود توجه و تمرکز کنید، عملاً موفقیت شما به میزان چشمگیری افزایش می یابد.
تمام نوابغ جهان کسانی بودند که از قدرت تمرکز فوق العاده ای برخوردار بودند. آشفتگی و شوریدگی ذهنی، عملاً شما را به هیچ عنوان موفق نمی کند. وقتی کارمی کنید به خانواده می اندیشید، وقتی درخانواده به سرمی برید ازشغل خود نگرانید و وقتی ورزش می- کنید در اندیشه ی تحصیل هستید و وقتی درس می خوانید فکرتان هزارسو می رود. این عملاً اتلاف وقت و مؤثر نبودن است.
موفقیت یعنی تمرکز، تمرکزو تمرکز


پا تا نجالی ( اديب و فيزيک دان و ستاره شناس هندی)، در بيش از 2500 سال قبل، يوگا را از حالت انحصاری و متعلق به طبقات خاص مردم آن زمان، به يک شيوه قابل استفاده و روشن و روان به هشت مرحله تقسيم و به عموم معرفی نمود و گفت: هرکس با شروع و اجرای قوانين آن در زندگی فردی و اجتماعی خود می تواند، رنج و وابستگی را به شادی و آگاهی و يکی شدن با هستی تبديل نمايد.
1- ياما (کنترل و تصفيه کردن زشتی ها)
2- نياما ( نظم و اجرای قوانين)
3- آسانا ( وضعيت جسمانی )
4 - پرانا ياما ( کنترل انرژی حياتی از طريق تمرينات تنفسی )
5- پراتياهارا ( کنترل 5 حس)
6- دها رانا(تمرکز فکر)
7- ديا نا (مراقبه)
8- سامادهی ( يکی شدن با کل )
در گذشته های دور هر کس که می خواست يوگا را، جزء زندگی خود نموده و جسم و ذهن خود را سالم و ساده نمايد، نخست می بايست به اجرای عوامل روانشناختی ياما و نياما پرداخته و پس از آن می توانست به شيوه های ديگر که در ارتباط با کسب نيروهای جسمی و ذهنی و خالص سازی آنها بود، مبادرت ورزد.
امروز با وجود زندگی پر شتاب ماشينی و کمبود وقت و حوصله کافی، انسان نمی تواند هشت مرحله فوق را از ابتدا شروع کرده و اين سير و سلوک را صبورانه طی کند.




__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید