موضوع: طومار تاریخ
نمایش پست تنها
  #6  
قدیمی 11-02-2013
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض با این 10 توصیه کمتر عرق بریزید


مختصری از اعتقادات، مظاهر، اخلاقيات و آئين زرتشتي



اعتقادات زرتشتي :


از ازل هرمزد در نور بود و اهريمن در ميان تاريكي،‌ هرمزد مي دانست كه روزي اهريمن به نبرد او مي آيد و براي چنين حادثه اي سلاحهائي فراهم مي ساخت او جهان را به حالت «مينوك» (آسماني،‌ روحاني، جنبني) آفريد، سه هزار سال بعد اتفاقا اهريمن شعاع نوري ديد و به وجود و آفرينش دشمن خود پي برد (روزي اهريمن از اعماق تاريك بيرون آمد و نور را ديد كه زيباست خواست بر آن دست يابد و چون هجوم آورد جنگ جهانگير نيك و بد درگير شد.) خواست بر آن دست يابد. انگاه هرمزد زمان و مكان محدود را آفريد و با خواندن دعاي مقدس «اهوورا» (ahuvar به پهلَوي و yataahu vairyo به اوستائي) فرجام مبارزه را مقدر كرده اهريمن درون آسمان زنداني شده و نتوانست به جايگاه خود به اعماق تاريكي بازگردد چون اهريمن آگاه شد كه بايد تا نابودي خود بجنگد سه هزار سال مدهوش افتاد و با وجود اين هرمزد و آفرينش خود را دنبال گرفت و آن را به حالت «گيتي» (زمين و مادي) در آورد. اهريمن كه از مدهوشي در آمد هجوم آورد، «گئوش» وسي سال پس از آن نخستين انسان «كيومرث» را كشت او آفرينش را آلوده ساخت، نبرد شش هزار سال ديگر ادامه يافت و در اين ميانه زرتشت ظهور كرد. Marian mole
"هست شدن آفرينش و آمدن فروهرها به گيتي اين انسان كه مائيم- براي نبرد با اهريمن و شكستن اوست... اولين چيز كه اهورا آفريد زمان بود تا از همان آغاز، انجام دانسته باشد. بدينسان جهان را تاريخي است مينوي با آغاز و انجامي دانسته، ‌با سه دوران مينوكي آميختگي و يگانه سازي عمر هر دوران سه هزار سال است در دوران نخست نيكي وبدي جدايند. تاریكي در نور نياميخته واهريمن به اهورا مزدا هجوم نياورده همه بهشت ازلي است. سپس تاخت و تاز اهريمن است ودوران آميختگي نيك وبد. زردشت در همين دوران كه در آغاز بيشتر به كام اهريمن بود به جهان آمد. سه هزاره آخرين دوران برخاستن پسران زردشت، سوشيانسهاي رستگاري بخش و ديگر جاويدانان وجدا كردن نيكي از بدي است تا آنگاه كه رستاخير فرا مي رسد. همه چيز نور مي شود وهمه بهشت ابدي است.
در اين دوران دلگزاي نامرادي، هر كس به فراخور تونايي روح خود درگير و دار پيكاري است براي سرنگوني اين اهريمنان، ‌ديوان و راه بندان، ‌براي بازيافتن اصل خود، بدينسان پيروزي انسان در خود، در عالم صغير چون پيروزي اهورامزداست در كيهان (cosmos) در عالم كبير و يكي بي آنديگري ممكن است. اما جنگ نيك وبد در آدمي ودر كيهان شش هزار سال است زردشت در پايان دوران آمیختگی به جهان می آید و در سه هزاره که به رستاخیز پایان می یابد، خدا و انسان به تمامیت خود باز مي گردند، خدا بهشت – گروتمان – را از اهريمنان در امان مي دارد و آدميان پس از رستگاري به آن فردوس روشني و سرود يعني به ذات اهورا مزدا مي پيوندند. انسان از مينو به گيتي آمده رسالت خود را به انجام رساند و از گيتي به مينو بازگشت. انسان وحدت خود را با خود، با جهان وخدا بازيافت و آفريده همان آفريدگار شد.
دورانهاي آميختگي و يگانه سازي تاريخ مينوي گيتي هريك به هزار هائي تقسيم شده است:
از آفرينش گئوش تا پادشاهي كيومرث و جمشيد، ‌پادشاهي ضحاك،‌ از پادشاهي فريدون ومنوچهر و زيانكاري افراسياب تا پادشاهي گشتاسب، هزاره زرتشتان، ‌هجوم اسكندر و پيروزي درباره دين بهي، چيرگي دين تا زیان، رهائي كشور و دين به دست "كي بهرام" پادشاه و پشوتن، هزاره هوشيدر فرزند زرتشت بسر رسيدن زمستان «ملكوش» و بازماندن موجودات «ورجم كرد» هزاره هوشيدر ماه فرزند ديگر زرتشت كه با فرمانروائي سوشيانس، رستاخيز جهان ورستگاري جهانيان بسر مي رسد. گيتي با گردش دايره وار از فرمانروائي اهورمزدا آغاز مي شود و پس از نشيب و فرازي مقدر به پيروزي اهورمزدا مي انجامد. هستي پس از حركتي نه يا دوازده هزار ساله در خويشتن به خود واصل مي شود و به جايگاه نخست مي رسد. از همان آغاز، هدف بازگشت به آغاز است سرانجام زمان به پايان مي رسد مقصود از آفرينش بر آورده مي شود.

مظاهر


جمشيد: "خورشيد سان نگران" يا "درخور آسابيننده" است جمشيد به ياري تمدن، جهان را از آشوب و آشفتگي نخستين بر مي كشد.

جمشيد بعدا" از سرنوشت مينوي خود بيگانه شد. فره از او گسست و آنگاه ضحاك او را از ميان به دو نيم كرد.
كيخسرو:‌ مثل جمشيد آفتابي است كه جهان را از بيداد افراسياب مي رهاند اين هر دو داراي جام جهان نمايند كه از خورشيد جهان بين كنايه است.

سياوش پسر كاوس مظهر پاكي روح

كاوس : پسر كيقباد پادشاه ايران بود.

سودابه : دختر پادشاه هاماوران و همسر كاوس كه شيفته سياوش مي شود که بعدا بدست رستم كشته شد.

افراسياب : پادشاه توران

پيران : سپاه سالار و وزير افراسياب فردي خردمند وخوبدل معرفی شده است.

فرنگيس : دختر افراسياب كه زن سياوش شد.

گرسيوز : برادر افراسياب كه حسادت وي موجب توطئه و ايجاد بد بيني سياوش و افراسياب و نهايتا" كشته شدن سياوش بدست افراسياب گرديد.

كيخسرو پسر فرنگيس و سياوش كه بدست پيران به شباني سپرده شد تا از دست افراسياب در امان باشد.

گودرز پهلوان ايراني و پدر گيو كه درخواب ديد بايد گيو را براي يافتن كيخسرو بفرستد تا كشور از دست افراسياب رهايي يابد.

نوشته اند: كيخسرو بعد از 7 سال جستن گيو پيدا شده همراه گيو از توران جنگ كنان به ايران آمد و نزدكاوس رفت و پادشاهي را از وي گرفت وشصت سال حكومت وعدالت كرد وطي آن افراسياب را شكست داد.

اخلاقيات :‌

آدمي چون به كاري پردازد كه به خاطر آن آفريده شده است خدا را كامروا كرده است كار انسان كار خداست كه همان (خويشكاري) گفته مي شود.
پس اين خويشكاري گيتي را به فرجامي دلخواه و آدمي را هم اينجا به مينو مي رساند. خويشكار كامل، انسان كامل است.
عمل به خويشكاري پيماني است با جهان، با خود و خدا، آنكه از خویشكاري در گيتي به فروهر خود پيوسته از نيك و بد عالم امكان فرا گذشته و با خدا در وحدت است.


آئين زتشت:

« متن آئين زرتشتي شامل سه قسمت است :

"گاثاها" كه بيشتر شامل معرفت و اعمال مينوست "دات" كه بيشتر شامل معرفت و اعمال گيتي است "هات مانسر" كه بيشتر معرفت و اعمال بين اين دو است.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )

ویرایش توسط behnam5555 : 11-03-2013 در ساعت 07:28 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید