چه کسی چنارها را کاشت؟
چه کسی چنارها را کاشت؟
22 آبان 1312 در مجلس شورای ملی قانونی تصویب میشود با عنوان احداث و توسعه معابر و
خیابانها. این قانون راه را برای شهردار رضاخان، کریم بوذرجمهری، باز میکند تا دستور تخریب
دیوارها و دروازههای تهران را بدهد و تهران کوچک قجری را به تهران درندشت امروزی تبدیل کند.
قبل از آن فقط یک جاده خاکی بود که از پیچ شمیران در مرز شمالی تهران (خیابان انقلاب) راه
داشت به دهات شمیران و مناطق خوش آب و هوا و اعیان نشین آنجا. آن موقعها به آن
میگفتند جاده قدیم (خیابان دکتر شریعتی). بعد که این خیابان ساخته شد، راه جدید شمیران
محسوب میشد. البته قبل از آن، در زمان قاجار، پایینترهای خیابان ولی عصر(عج) به صورت
تکه تکه وجود داشت که آنها هم جزو خیابانهای جدید شهر و برای قدم زدن شاهزادهها و
اعیان بود و دور و برش کاخها و باغهای نامداران قجری؛ از باغ فرمانفرما و کامران میرزا گرفته تا
باغ اقبالالدوله (این باغها حالا به ترتیب شدهاند کاخ مرمر، دانشکده افسری و بیمارستان
نجات). رضاخان که آمد، اول کلی باغ قجری را صاف کرد و خیابان را تا راه آهن ادامه داد. بعد هم
بوذرجمهری خندقها و دیوارهای دور تهران را درب و داغان کرد و راه را برای ادامه دادن جاده باز
كرد. تا 1311 شمسی جاده هنوز خاکی بود. با رسیدن آسفالت به تهران، این خیابان و چند
خیابان مهم دیگر تهران آسفالت شدند تا راه برای عبور ماشینهای مرفهین بیدرد، درست
شود، اگر چه هنوز کسی آن بالاها زندگی نمیکرد. بعد از 1320 که شهر تهران برای توسعه
شتاب گرفت، هرکسی وضعش بهتر بود، در امتداد دو خیابان منتهی به شمیران (جاده قدیم یا
شریعتی و جاده پهلوی یا ولیعصر ) بالا رفت و هر کس وضعش ناجورتر بود، در امتداد دو خیابان
منتهی به ری (خیابان ری و جاده قم) پایین رفت. تهران بزرگ و بزرگتر شد و آن خیابان
قدیمی آرام آرام به ولیعصر (عج) امروزی تبدیل شد.
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
|