میخوام حرف بزنم ، میخوام بنویسم ، میخوام بریزم بیرون ، اما تجربه ثابت کرده هر میزان اطلاعاتی که فاش میشه تبعاتش هم گریبانگیر خودمو هم گریبانگیر خیلی ها میشه
واقعاً پیچیده هست توضیح دادنش پیچیده هست ، وقتی از خودت مطمئن هستی اما از اطرافیانت نه ، تو چشماشون نگاه میکنی نمیدونی باید بهشون اعتماد کنی یا نه ؟
من از روز اولی که فهمیدم تا الان تنها مخلوقاتی که هیچوقت نتونستم خوب درکشون کنم بنی آدم هستند ، آدم رو خوب میشناسم ، وقتی صحبت نفر بشه واسم راحت هست
اما وقتی صحبت نفرات میشه کار خیلی مشکل هست
نمیدونم چه رازی هست که آدمها تا وقتی تکی هستند میفهمیشون ولی وقتی جمع میشن انگار یک روح بزرگ میشن در اجسام مختلف
مثلاً افراد بد زیادی در یک جمع خوب هستند اما جمع خوب اون افراد بد رو خوب میکنه یا تاثیر خوب میزاره علارغم حضور افراد بد ، این که تو یک جمع خوب افراد بد باشند مسئله ی مهمی نیست ! مسئله جایی لوث میشه که افراد یک جمع همشون خوب اند اما وقتی با هم جمع میشن بد میشند و فقط اثرات بد میگذارند
چطوری میتونیم یک تیم خوب تشکیل بدیم ؟ چطوری میتونیم یک جمع خوب تشکیل بدیم چطوری میتونیم یک روح در کالبد اعضای یک جمع بدمیم
ممکنه وقتی این جملات رو میخونید براتون بی مفهوم باشه ، اما سوال ، سوال خیلی بزرگی هست اگر بدونید ! میگند تو ادیان الهی بعضی حکم ها برای فرد هست بعضی حکم ها برای جمع ، که بدون در نظر گرفتن شرایط فردی صادر میشه ، این حکم ها ممکن هست قربانی کننده "فردیت " باشه اما برای جمع تاثیری بزرگ داره
یک چیزهایی هست که ما هر چقدر هم سعی کنیم هرگز نمیفهمیم چون قدرت دسترسی بهشون رو نداریم نمیتونیم بفهمیم سخته فهمیدنش